نگاهی به تاریخچه زیردریایی ها؛ بررسی هر نسل و چگونگی تغییر قابلیتها در طول زمان
به گزارش تیکاگو به نقل ازگجت نیوز
ارسال شده توسط: مصطفی آرایشگر 23 آذر 1404 ساعت 19:37
اگر بخواهیم یکی از پنهانکارترین تجهیزات نظامی را نام ببریم، قطعا زیردریایی به عنوان گزینه اصلی بوده که در طول زمان تغییر زیادی کردهاند.
زیردریاییها را باید به عنوان یکی از ترسناکترین شناورهایی دانست که هر نیروی دریایی میتواند آنها را مورد استفاده قرار دهد. زیردریاییها مانند یک ناو هواپیمابر یا به اندازه یک ناوشکن مسلح نیستند، اما توانایی آنها در زیر آب رفتن و پنهان ماندن برای هفتهها یا چند ماه، وحشتناک است. با این حال، زیردریاییها در گذشته فقط برای چند ساعت میتوانستند در زیر آب پنهان بمانند. در این مقاله از گجت نیوز قصد داریم نگاهی به نسلهای مختلف زیردریاییها داشته باشیم.
فهرست مطالب
انواع مختلف زیردریاییها
همانطور که گفته شد، مطلع بودن از انواع نسلهای زیردریاییها میتواند کمک بزرگی به شناخت آنها کند. در ادامه با انواع زیردریاییهای تولید شده آشنا خواهید شد.
نسل اول (جنگ جهانی اول و قبل از آن)


جنگ جهانی اول نخستین میدانی بود که چشمها به استفاده از زیردریاییها برای نبرد گشوده شد. زیردریاییهایی که قبل از دهه 1900 میلادی مورد استفاده قرار گرفته بودند، عملکردی متفاوت داشتند، چرا که سیستمهای پیشران دیزل الکتریک هنوز رایج نبودند.
با این حال، این سیستم جدید به زیردریاییها اجازه داد تا از موتور دیزل هنگام روی سطح بودن و از موتورهای الکتریکی هنگام غوطهوری استفاده کنند. این زیردریاییها در درجه اول برای دفاع ساحلی مورد استفاده قرار گرفته بودند، چرا که برد آنها مانند یک کشتی مدرن نبود.
آلمان با ورود نخستین زیردریایی خود به خدمت در سال 1906 میلادی موفق شد در این فناوری، پیشگام شود. زیردریاییهای آلمان بین یک یا دو توپ عرشه و حداکثر چهار لوله اژدر در اختیار داشتند. آنها از نظر سایز شباهتی به بزرگی زیردریاییهای مدرن با توانایی پرتاب موشکهای کروز عمودی نداشتند.
در حقیقت این زیردریایی 64 متر طول داشت. از طرف دیگر بزرگتر از زیردریایی کلاس E نیروی دریایی سلطنتی بوده که پاسخ بریتانیا به زیردریاییهای آلمانی شناخته میشود. کلاس E در سال 1911 میلادی به خدمت گرفته شد و طول و عرض آن به ترتیب برابر با 55 و 4.5 متر بود.
زیردریاییهای اولیه میتوانستند تا عمق 60 متر آب بروند. همچنین سرعت بالایی برای دریانوردی نداشتند. کلاس E در حالت غوطهور شدن نمیتوانست به سرعت بیشتر از 9.5 گره دریایی دست یابد و این در حالی است که سرعت سطحی آنها برابر با 14 گره دریایی بود؛ این در مقایسه با سرعت بیشتر از 25 گره دریایی که زیردریاییهای مدرن میتوانند به آن در حالت غوطهوری دست یابند، ناچیز به نظر میرسد.
زیردریاییهای این دوره با موتورهای دیزلی کار میکردند و نمیتوانستند قبل از نیاز به سوختگیری بیشتر از 3000 مایل را روی سطح آب حرکت کنند. از پریسکوپها برای تشخیص بصری اهداف در زیر آب استفاده میکردند و زیردریاییهای دوران جنگ جهانی اول برای تشخیص دقیق هدف از طریق صدا به دستگاههای شنود اولیه مانند هیدروفونها وابسته بودند.
نسل دوم (جنگ جهانی دوم تا دهه 1950 میلادی)


جنگ جهانی دوم شاهد موج جدیدی از فناوریهای مرتبط با زیردریایی بودیم. سیستمهای دیزل الکتریکی بهبودیافتهای پدیدار شدند که به زیردریاییهای نسل دوم توانایی لازم برای حرکت در مسافتهای دورتر از ساحل را میدانند.
بزرگترین پیشرفت برای زیردریاییها به راحتی در قالب لوله تنفس حاصل شد؛ اختراع آلمانیها که به زیردریاییها مزیت بزرگی نسبت به زیردریاییهای متفقین ارائه میکرد. موتورهای دیزلی برای کار نیازمند اکسیژن بودند، بنابراین لوله تنفس به زیردریاییها اجازه میداد تا موتورهای دیزلی خود را هنگام غوطهوری به کار بیاندازند؛ این بدان معنا بود که مجبور نبودند برای چندین بار به سطح آب بیایند.
زیردریاییهای جدیدتر برخلاف جنگ جهانی اول به حسگرهای بهتر مانند رادار مجهز بودند که از آنها برای ردیابی کشتیهای سطحی استفاده میکردند.
بیشتر بخوانید
زیردریاییهای این دوره نه تنها تعداد بیشتر اژدر حمل میکردند، بلکه از اژدرهای تازه اختراعشده برای هدفگیری استفاده شده بود. در جبهه آمریکا، زیردریاییهای کلاس گاتو نخستین زیردریاییهایی بودند که به صورت خاص برای جنگ جهانی دوم ساخته شده بود. این زیردریاییها دارای برخی ویژگیهای پیشرفته بودند که میتوان آنها را بیسابقه توصیف کرد.
از آن جایی که زیردریاییهای گاتو برای آبهای گرمسیری اقیانوس آرام تولید شده بودند، اما دارای تهویه مطبوع بودند. با این حال، این قابلیت چیزی بیشتر از فراهم کردن رفاه خدمه نبود. همچنین تهویه مطبوع با از بین بردن رطوبت هوا میتوانست باعث شود تجهیزات الکتریکی حساس در برابر رطوبت ایمن باقی بمانند. باید به وجود لباسشویی، یخچال، واحدهای تقطیر آب شیرین و تخت خواب برای خدمه اشاره کرد.
پیشرفتهای فناوری زیر دریاییها در دوران جنگ جهانی دوم ثابت کرد یک زیردریایی تا چه اندازه میتواند در میدان نبرد، ارزشمند باشد. در دوران پس از جنگ، قدرتهای بزرگ و سایر کشورها به سرعت متوجه شدند ناوگان دریایی آنها چگونه به قابلیتهای زیردریایی وابسته خواهد شد.
در ادامه لوله تنفس به یک وسیله استاندارد در هر زیردریایی دیزلی الکتریکی تبدیل شد، اما فناوریهای جدید آن را منسوخ کردند؛ در حقیقت علت منسوخ شدن آن را باید توسعه یافتن نوع جدیدی از سیستم پیشرانه توصیف کرد.
نسل سوم (دهه 1950 تا 1970 میلادی)


انرژی هستهای بعد از جنگ جهانی دوم به یک دغدغه مهم برای جهان تبدیل شد، بنابراین طبیعی بود که ارتش برای ادغام فناوریهای موردنظر به نیروها و تجهیزات نظامی اقدام کند. زیردریایی USS Nautilus با راهاندازی در سال 1954 میلادی به عنوان آغاز نسل سوم زیردریاییهای نظامی به حساب میآید.
در این نسل با موتورهای دیزل الکتریکی خداحافظی شد و طبیعی است شاهد دورهای جدید از استفاده انرژی هستهای بودیم. کشتیهای هستهای از یک راکتور حرارتی استفاده میکنند که آب پرفشار را گرم کرده و به یک ژنراتور بخار وارد میشود. در این حالت بخار را به یک توربین فرستاده و در آن بخش، اقدام به تولید برق خواهد شد که در نتیجه آن، تمام زیردریایی به حرکت درخواهد آمد.
از آن جایی که سیستم یک حلقه بسته است، بنابراین هیچگونه خروجی ندارد و سوخت از بین نمیرود. در این حالت هیچ نیازی به سوختگیری مجدد زیردریایی هستهای نیست، حداقل تا زمانی که سوختگیری و تعمیرهای اساسی فرا برسد.
زیردریاییها با این فناوری جدید میتوانند زیر آب رفته و به صورت نامحدود در دریا باقی بمانند. همچنین نوع جدید نیروگاه سرعت زیردریایی را بهبود بخشیده و به سادگی در حالت غوطهوری به 20 تا 25 گره دریایی میرسد.
در نسل جدید زیردریاییها شاهد تغییر ظاهری آنها بودیم که در نهایت باعث افزایش سرعت شده بود. زیردریاییهای نسل سوم شروع به استفاده از شکل بدنه قطرهای کردند که به صورت قابل توجه در USS Albacore دیده شدند. این طراحی میزان نیروی پسایی را که زیردریاییها در آب تجربه میکردند را کاهش داد.
این دوره شاهد شکلگیری سه گانه هستهای آمریکا بود، چرا که قایقهای نسل سوم قادر به پرتاب موشکهای بالستیک و در حالت غوطهوری شدند؛ این ویژگی مهم باعث ایجاد زیردریاییهای موشک بالستیک، نوعی زیردریایی شد که وظیفه پنهان ماندن در حین حمل موشکهای مجهز به سلاح هستهای داشتند.
این نسل را باید بزرگترین جهش در فناوری زیردریاییها دانست، علیالخصوص هنگامی که حسگرهای دوربرد جدید و موشکهای هدایتشونده به آن ترکیب اضافه شدند.
نسل چهارم (دهه 1980 میلادی تا هزاره جدید)


زیردریاییهای نسل چهارم را باید به عنوان زیردریاییهایی دانست که مشغول فعالیت هستند. این زیردریاییها شامل سه زیردریایی تهاجمی میشوند و همواره در فیلمهای نظامی جدید ظاهر شدهاند.
چیزی که باعث ایجاد تمایز سریهای جدید از نمونههای گذشته میشود، توانایی آنها در بیصدا بودن و تطبیقپذیری بالا با محیط است؛ این مورد مربوط به زمانی بود که پنهانکاری به اولویت اصلی نیروهایی دریایی در سراسر جهان تبدیل شد، بنابراین آنها شروع به پیادهسازی ابزارهایی کردند که آکوستیک ناشی از کشتی را کاهش داده بود، چرا که کوچکترین صدا میتوانست موقعیت مکانی آنها را افشا کند.
زیردریاییهای نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به صورت خاص از کاشیهای لاستیکی روی بدنه، ماشینآلات نصبشده روی قایق و پروانههای پمپ جت برای بهبود پنهانکاری زیردریایی استفاده میکردند.
در حالی که برخی از زیردریاییها به عنوان زیردریاییهای تهاجمی طبقهبندی میشوند، اما وظیفه بسیار بیشتری نسبت به حمله به سایر کشتیها را انجام میدهند. زیردریاییهایی مانند کلاس سیولف برای کمک به عملیات ویژه طراحی شده بودند و با محفظههای قفل شناگر شاخته شدند که میتوانست یک تیم از کماندوها را مستقر کند.
برخی زیردریاییها مانند یو اس اس جیمی کارتر مجهز به حسگرهای پیشرفتهای بودند که به کشتیها امکان دسترسی به کابلهای زیر آب و جمعآوری اطلاعات را داده بود. با نزدیک شدن به اوایل دهه 2000 میلادی، فناوری پیشرفت بیشتری کرد و این زیردریاییها به لطف بروزرسانیهای بیشتر مانند محاسبه شبکهای و پریسکوپهای پیشرفته توانستند عملکرد خوبی از خود نشان دهند.
از طرف دیگر تسلیحات آنها بهبود یافت. زیردریاییها تا دهه 80 با موشکهای کروز تهاجمی زمینی تاماهاوک توانایی حمله به هدفها زمینی را به دست آوردند و طولی نکشید که زیردریاییها از انواع سلاحها مانند اژدر، مین و موشک استفاده کردند و باعث ایجاد دردسرهای بزرگ شدند. درک کردن این موضوع که زیردریاییهای هستهای از یک نقطه تا چه مسافتی میتوانند حرکت کنند، دشوار است.
نسل پنجم (از دهه 2010 تاکنون)


از آن جایی که آمریکا هنوز مدت زمان زیادی مانده تا عموم مردم از فناوریهای نسل پنجم زیردریاییهایش مطلع شوند، SAAB به عنوان تنها تولیدکنندهای که فناوریهای مورد استفاده در این پلتفرم نسل بعد را اعلام میکند، استانداردهای جدیدی را تعیین کرده است.
جدیدترین نسل زیردریایی نظامی آماده است تا فناوریهای موجود را به سطح بالاتری ارتقا دهد. از طرف دیگر A26 SAAB وعده داده است که بسیار پنهانکار بوده و به آن توانایی جمعآوری اطلاعات بدون شناسایی شدن را چه در آبهای کم عمق و چه در اعماق دریا میدهد. همچنین فراتر از آکوستیک بیصداتر باید گفت SAAB در حال ساخت زیردریایی با پوشش جذبکننده رادار است که میتوان آن را مانند آن چیزی دانست که در جنگندههای F-22 و F-35 یافت میشود.
این زیردریاییهای پیشرفته از وسایل نقلیه زیرآبی بدون سرنشین (UUV) استفاده میکنند و آنها را از محفظههای بارگیری مدولار برای تعدادی از وظایف مانند ایمنسازی و نظارت روی کابلهای ارتباطی پرتاب میکنند. برخلاف نسلهای قبل، A26 قادر خواهد بود در جنگ اطلاعاتی شرکت کرده و سیگنالهای دشمن را به صورت غیرفعال، رهگیری کند.
مجموعه نظارت الکترونیکی آن به زیردریایی اجازه میدهد حتی از رسیدن سیگنالها به مقصد موردنظرشان جلوگیری کند که این مسئله را باید از مزایای ویژه زیردریاییهای فعال در جنگ به حساب آورد.
شاید تعجببرانگیزترین نکته این باشد که A26 مانند زیردریاییهای پیشرفته آمریکایی، یک شناور هستهای نبوده و به جای آن از نیروی محرکه مستقل از هوا استفاده میکند که ناشی از موتورهای دیزلی و یک موتور استرلینگ که اکسیژن مایع و دیزل را برای تامین انرژی ژنراتورهای الکتریکی خواهد سوزاند.
استفاده از این نوع نیروگاه به احتمال زیاد به زیردریایی کمک میکند تا بتواند پنهانکار باقی بماند، چرا که یکی از مزایای دیزل الکتریک، کاهش آکوستیک در سرعتهای پایینتر است.





