مروری بر ده نقش موفق کارنامه گلاره عباسی به بهانه بازی در «بامداد خمار» | یک آشنا در میان نقشها
به گزارش تیکاگو به نقل از فیلم نیوز
گلاره عباسی از جمله بازیگرانی است که تجربه بازی در نقشهای متفاوت و پذیرش گریمهایی جدید را دارد. بارها او را در قالبهای جدید و شمایلی متفاوت از قبل دیدهایم. علاقه زیادی به نقشهای پرچالش دارد و برای نزدیک شدن به این نقشها تلاش زیادی میکند. درست است که نقشآفرینی او در «شهرزاد»، «ابلق» «بیبدن» و «بامداد خمار» بیشتر از همه در ذهن مخاطبان مانده است اما در کارنامه او آثار موفق زیادی وجود دارد؛ نقشهایی که شاید بعضا پررنگ هم نباشند اما عباسی سعی کرده است با تمام وجود به آنها نزدیک شود و امضای خود را برجا بگذارد. عباسی این روزها در سریال «بامداد خمار» هم در نقش نزهت، ایفاگر موقعیتی جدید است.
به گزارش فیلمنیوز، به بهانه بازی گلاره عباسی در سریال «بامداد خمار» مروری داریم بر ده نقش مهم کارنامه این بازیگر از سال 1390 تا 1404.
لیلا | شیدایی | محمدمهدی عسگرپور | 1390
گلاره عباسی در سریال «شیدایی» توانست ارتباط خوبی با مخاطب بگیرد.
در سریال «شیدایی» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور، گلاره عباسی نقش دختری به نام لیلا را بازی میکرد که پس از یک ماه زندگی مشترک از همسرش جدا شده و به شدت نسبت به مردها بدبین بود. وقتی درگیر عشق پسر بیماری به نام طاها میشد مدام تردید میکرد و از نزدیک شدن به او میترسید اما در طول مسیر سریال دچار تحول میشد و کینهها، نفرتها و بدبینیهایی که از زندگی گذشتهاش برایش مانده را فراموش میکرد اما وقتی دوباره میفهمید طاها درباره گذشتهاش به او دروغ گفته، ترجیح میداد با جسارت مقابل او بایستد. لیلا در طول سریال بارها چالشهای مختلفی را تجربه میکرد و عشقش مدام در محک آزمایش قرار میگرفت. عباسی در عین اینکه توانسته بود نقش زنی جسور و متکی به خود را بازی کند، در عین حال شمایلی دقیق از دختری عاشق را به تصویر میکشید. او با چالشهای این نقش همراه شده و در مسیر بازیاش کنترل خوبی روی احساساتش داشت.
لیلا | اشیاء از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند | نرگس آبیار | 1391
نخستین نقش یک سینمایی گلاره عباسی با فیلم «اشاء از آنچکه …» رقم خورد.
نرگس آبیار سال 1391 ایفای نقش اصلی اولین فیلمش «اشیاء از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» را به گلاره عباسی سپرد. عباسی در این فیلم نقش زنی جوان بارداری را بازی میکرد که به همراه همسر و دختر یکسالهاش در اتاق اجارهای خانهای قدیمی پایین شهر زندگی میکرد. همسرش مردی بیمسئولیت بود که وضعیت او را درک نمیکرد و به همین دلیل لیلا بیشتر وقتش را با زنهای مسن همسایه میگذراند. لیلا به خاطر شکستن بشقاب چینی زن همسایه دردسر میآفتاد و باید با شرایط سخت دوره بارداری سعی میکرد هرطور شده بشقاب را پیدا کند و به صاحبش برگرداند. همین هم او را گرفتار بحرانی میکرد که برای حل آن مجبور میشد از محیط امنش بیرون برود. عباسی در این فیلم هم باید وضعیت سخت یک زن باردار را ترسیم میکرد و هم به لحاظ شخصیتی، به زنی ساده در طبقه پایین جامعه نزدیک میشد؛ زنی که برای انجام کوچکترین کاری به دیگران وابسته بود. عباسی این تلاطم را در زندگی لیلا بهخوبی درک کرده و هم در احساسات و هم رفتار به این کاراکتر بسیار نزدیک شده بود.
فردوس | شیار 143 | نرگس آبیار | 1392
«شیار 143» از مهمترین آثار سینمایی کارنامه گلاره عباسی است.
گلاره عباسی بعد از بازی در فیلم «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» در فیلم «شیار 143» هم با نرگس آبیار همکاری کرد. اینبار اما نقشی کوتاه داشت. او در قالب کاراکتر فردوس، دختر الفت ظاهر شده بود که بخشهایی از زندگی مادر به واسطه صحبتهای او روایت میشد. دختری روستایی که به خاطر برادرش غمگین بود. درواقع از نسل خواهرانی تنها و رنجدیده نمایندگی میکرد که پدر و برادری نداشتند تا از آنها حمایت کنند و علاوه براین باید از مادرش هم حمایت میکرد. او شیوه انتظارش با مادرش الفت تفاوت داشت و کاملا خواهرانه با این غم روبهرو میشد. گلاره عباسی در «شیار 143» با اینکه نقش کوتاهی داشت اما به عنوان یک مکمل خوب کنار الفت قرار گرفت و با جزئیاتی که در رفتارش به نمایش میگذاشت، حس این خواهر را منتقل میکرد.
فرزانه | کیمیا | جواد افشار | 1393
گلاره عباسی در سریال «کیمیا» نشان داد که در ایفای نقشهای خاکستری و منفی هم میتواند موفق باشد.
زمای که بازی گلاره عباسی در نقش فرزانه سریال «کیمیا» شروع شد، برخی از رسانهها از این نقش عنوان اولین نقش منفی این بازیگر صحبت به میان آوردند. فرزانه در این سریال نقش خواهر آرش را داشت؛ خواهرشوهر کیمیا که مدام در زندگیشان مشکل ایجاد میکرد. او شخصیتی بود که در گذشته به خاطر خانوادهاش زخمهای زیادی دیده بود و از آنجایی که شخصیتی آسیبدیده و پر از عقده و خشم بود، میخواست هرطور شده به حقش برسد و از هیچ کاری ابایی نداشت. عباسی در این نقش شمایل زنی بیمار و روانپریش را بازی میکرد. طبیعتا این نقش با چالشهایی همراه بود و قرار گرفت در این قالب سختیهای زیادی داشت. بعضی اوقات خودزنی میکرد، به صورتش چنگ میانداخت و به خودش آسیب میزد. عباسی بهخوبی جزئیات رفتاری چنین بیماری را درک کرده بود. به این جهت فرزانه با تصویر کلیشهای از یک زن روانپریش تفاوت داشت. بعضی اوقات مثل یک آدم معمولی، شوخی میکرد، میخندید اما یک مرتبه رفتارش تغییر میکرد. به طور کلی تعادل روانی نداشت.
اکرم | شهرزاد | حسن فتحی | 1394
یکی از بازیهای خوب سریال «شهرزاد» متعلق به گلاره عباسی است.
یکی از موتورهای محرک پیشرفت داستان در سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی، شخصیت اکرم با بازی گلاره عباسی بود. ابتدا به عنوان دختری ساده و مهربان از طبقه فرودست معرفی میشد؛ دختری که مشکلات زیادر در زندگی داشت. رفته رفته دست به انجام کارهایی میزد که شخصیتش مرموز به نظر میرسید و نهایتا به یکی از نقشهای منفی سریال تبدیل میشد. البته اکرم ذاتا آدم بدی نبود. او از روی بدبختی به زندگی دیوانسالار وارد میشد و خودش را به آنها نزدیک میکرد تا بتواند زندگی سه تا خواهر و مادر مریضش را تامین کند. یکی از مهمتری ویژگیهای بازی عباسی در نقش اکرم این بود که در خانه خودش با خانه بزرگآقا شیوه رفتاری متفاوتی داشت. در خانه خودش در موضع قدرت بود و همه او را قبول داشتند اما در خانه بزرگ آقا اعتماد بنفسش پایین بود و به مرور یاد میگرفت چطور رفتار کند. او در عین فروتنی، به پیشرفتهایش از هر جنبهای فکر میکرد و با خصلت موش مردگی پیشرفت میکرد.
شهلا | ابلق | نرگس آبیار | 1399
گلاره عباسی برای فیلم «ابلق» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل زن شد.
در فیلم «ابلق» به کارگردانی نرگس آبیار، گلاره عباسی یکی از متفاوتترین نقشهایش را ایفا کرد و از قید زیبایی چهرهاش گذشت. شهلا، خواهرشوهر راحله، زنی باردار بود که چهره خوبی نداشت و از اینکه بالاخره توانسته بود در سن بالا ازدواج کند و بچهدار شود خوشحال بود. او به خاطر بارداری صورتش ورم کرده بود، فکش جلو بود و برایش دندانهایی گذاشته بودند که چهرهاش را بهم ریخته بود. از سوی دیگر پوستش پر از ککومک بود و همه این موارد باعث شده بود جذاب به نظر نرسد. تقابل او با همسر برادرش که مورد توجه همسر خودش هم بود باعث میشد چهرهاش نازیباتر هم به نظر برسد. عباسی لحن حرف زدنش را هم برای این نقش تغییر داده بود. تغییرات دهان و دندانها باعث شده بود در لحنش هم تفاوتهایی وجود داشته باشد. البته خودش هم تلاش کرده بود با لحنی متناسب با این موقعیت اجتماعی صحبت کند. عباسی برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره سیونهم فیلم فجر شد.
آهو | شادروان | حسین نمازی | 1399
«شادروان» از کارهای موفق سینمایی کارنامه عباسی است.
گلاره عباسی در فیلم «شادروان» به کارگردانی حسین نمازی با چالشی جدی روبهرو شد و ایفای نقشی را به عهده گرفت که پیش از این تجربه آن را نداشت. عباسی در این فیلم نقش دختر جوانی به نام آهو را بازی کرد که مهاجر افغانستانی بود و با گریم و لباس به ظاهر دختران افغانستانی درآمده بود. برای رسیدن به این لهجه مدتها همراه با یک معلم تمرین کرده بود و بهخوبی توانسته بود از پس آن بربیاید. او علاوه بر تسلط روی لهجه، به ویژگیهای رفتاری زنان افغانستانی هم توجه زیادی کرده بود. از خود همیشگیاش فاصله گرفته بود تا بتواند در جایگاه چنین زنی ایفای نقش کند. درست است که فیلم «شادروان» جزو آثار موفق سینمای ایران نیست اما بازی برخی از بازیگران از جمله گلاره عباسی باعث شد «شادوران» به اثری دیدنی تبدیل شود.
شهره | بیبدن | مرتضی علیزاده | 1402
یکی از بازیهای خوب گلاره عباسی متعلق به فیلم «بیبدن» است.
گلاره عباسی برای اولین بار در فیلم «بیبدن» نقش مادر پسری جوان را بازی کرده؛ مادری که از همسرش جدا شده و مدتها دور از خانواده زندگی میکند اما وقتی با پرونده قتل پسرش روبهرو میشود بههم میریزد. برخلاف همسرش که اطمینان دارد اتفاقی برای پسرشان نمیافتد و هیچکس نمیتواند او را به اعدام محکوم کند، مادر خودش را به آب و آتش میزند تا رضایت بگیرد. او به در خانه مادر دختر میرود و التماس میکند و به پای او میافتد تا رضایت پسرش را بگیرد. در ابتدای فیلم که شهره هنوز متوجه نیست چه بلایی سر پسرش آمده، او را با لباسهای رنگی و آرایشی غلیظ میبینیم اما رفته رفته وقتی متوجه میشود ماجرا از چه قرار است چهرهاش رنگ میبازد. زمانی که برای گرفتن رضایت میرود، رنگ چهرهاش پریده، چشمهایش گود رفته و پیشانیاش چین افتاده. درواقع همزمان با تغییر حالت روحی، چهرهاش هم خستهتر و مغمومتر و زردتر میشود. این کریم کاملا مکمل بازی عباسی شده و باورپذیری نقش را بالاتر برده است.
مریم | آکتور | نیما جاویدی | 1402
گلاره عباسی در سریال «آکتور» به خوبی زوایایی کاراکتر اکرم را بازنمایی کرد.
با اینکه نقش گلاره عباسی در سریال «آکتور» به نسبت کوتاه بود اما تاثیر زیادی روی پیشرفت داستان داشت. مریم دختری است که از همسرش جدا شده و پیش خالهاش زندگی میکند. دلبسته مردی به نام وحید شده، به عقد موقتش درآمده و با دلبری و توسل به دعا و معجزه تلاش میکند او را وادار به ازدواج کند. در نهایت اما پی میبرد سر وحید جای دیگر گرم است و به همین خاطر او را پس میزند و تصمیم میگیرد روی پای خود بایستد. بخشی از بامزهگی سریال «آکتور» به جذابیت کاراکتر مریم به عنوان زنی خوشخیال مربوط است. او در همراهی با مادر علی تلاش میکند او را به خانه بیاورد و این همراهی موقعیتی جذاب در سریال رقم میزند. گلاره عباسی برای ایفای این نقش به دام کلیشهها نیفتاده و حتی به تجربیات مشابه پیشین خودش نزدیک نشده است. نوع حرف زدن، راه رفتن، چادر به دندان گرفتن، جلوهگریها و … همگی بسیار ملموس و قابل باور است و ما را به فضای زندگی فردی با این مختصات میبرد.
نزهت | بامداد خمار | نرگس آبیار | 1404
گلاره عباسی در «بامداد خمار» در نقش «نزهت» بازی روانی دارد.
در سریال «بامداد خمار»، گلاره عباسی در نقش نزهت؛ دختر بزرگ بصیرالملک ظاهر شده است. دختری ساده اما در عینحال حواسجمع که مثل مادرش میخواهد همهچیز روی اصول خودش پیش برود. او در سن پایین با مردی از طبقه خودش ازدواج کرده و بچهدار شده و حالا نمونه یک زن موفق است. سعی میکند با خواهرانش مهربان رفتار کند و به آنها درس زندگی دهد اما برخلاف مادرش چندان هم جدی نیست. با اینکه دختری سنتی و پایبند به آداب و رسوم خانوادهای سطح بالاست اما به موقع شیطنت میکند و به موقع نسبت به آنچه خوشایندش نیست معترض میشود. او بیشتر از مادر و خواهرهایش با دایه و دده گرم میگیرد و مدام درحال شوخی و خنده است. چیزی از درد عشقی که محبوبه و همینطور خجسته میکشند نمیفهمد و با اینکه سنش از او بالاتر است، پخته عمل نمیکند و احساساتش کاملا ظاهری است. عباسی برای نزدیکی به این نقش، روی احساسات و هیجاناتش کار زیادی کرده است. به قدری ملموس به نظر میرسد که انگار واقعا از دل زمانهای دور با سطح دغدغهای بسیار پایین جدا شده و مقابل رویمان قرار گرفته است. شاید بتوان گفت کم دغدغهترین و راحتترین شخصیت سریال، همین نزهت است.





