ساختمانهای ناایمن خطری که نادیده گرفته میشود
به گزارش تیکاگو به نقل ازسلامت نیوز

به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، ساختمانهای ناایمن اغلب محصول ساختوسازهای قدیمی هستند و مثل آتش زیر خاکستر عمل میکنند، زیرا با وقوع حادثهای کوچک، پیامدهای بسیاری برجای میگذارند. مرور حوادث گذشته نیز بهدرستی نشان میدهد که غفلت از آنها میتواند فاجعهآفرین باشد، برای نمونه میتوان به حادثه متروپل اشاره کرد یا از پلاسکوی تهران نوشت؛ حوادثی که در صفحه مناسبات تقویم به آنها اشاره میشود اما بهنظر نمیرسد برخی مدیران از آنها درس گرفته باشند زیرا ایمنسازی ساختمانها در کلانشهرهای کشور همچنان به کندی پیش میرود.
آمارهای متفاوتی درباره میزان ساختمانهای ناایمن منتشر شده و میشود. به گفته مسئولان حدود ۱۰ هزار ساختمان ناایمن فقط در پایتخت شناسایی شده است، غزال راهب، رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی بهتازگی در اینباره گفته «از ۱۰ هزار ساختمان ناایمن شناسایی شده حدود ۱۷ درصد در گرید D قرار دارند که بیانگر پرخطر و ناایمن بودن آنهاست و نزدیک به ۳۶ درصد نیز در گرید C جای میگیرند.»
به گفته او، این وضعیت بهروشنی ضرورت انجام اقدامات پیشگیرانه و مقاومسازی ساختمانهای پرخطر را نشان میدهد. در تازهترین اظهارنظر نیز دیروز مهدی بابایی، رئیس کمیته ایمنی شورای اسلامی شهر تهران گفت: از ۱۲۹ ساختمان ناایمن پایتخت، تعداد ۱۲ ساختمان، پاساژها و مراکز تجاری هستند که باید هرچه سریعتر نسبت به ایمنسازی اقدام کنند. او درباره اسامی این مراکز نیز عنوان کرد: پاساژ میلاد قائم، مهستان، رضوی، گراندهتل، شناسا، زورخانه، وحدت، بلور، طلازاده، صفوی، امین و علمی ازجمله مراکز تجاری ناایمن پایتخت هستند که هنوز اقدامی برای ایمنسازی انجام ندادهاند.
ایمنسازی با مشوقهای مناسب
ساختمانهای ناایمن، بلای جان پایتخت شدهاند و در صورت بروز حادثه، فاجعه میآفرینند؛ برای همین هم کارشناسان از لزوم مقاومسازی و بازسازی آنها سخن به میان میآورند و راهکارهای مختلفی برای حل این مشکل ارائه میدهند.
یاسر بختیاری، استاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر، معتقد است بهترین راه ایمنسازی ساختمانهای ناایمن، درنظر گرفتن سیاستهای تشویقی از سوی دولت است. او میگوید: «باید مشوقهای دولتی آنقدر افزایش یابد که خود دولت دیگر نیازی به تصدیگری نداشته باشد و صرفا نقش آن، بالا بردن مشوقهای بخش خصوصی باشد. اگر این اتفاق بیفتد، دیگر نیازی نیست دولت اقدام مستقیمی انجام دهد و تمام مناطق انبوه و ناامن توسط بخش خصوصی به مناطق امن تبدیل خواهد شد.» کارشناسان هشدار میدهند هنگام وقوع حوادثی مانند زلزلههای کوچک، این ساختمانها خطر بالقوه خود را آشکار میکنند؛ در غیر اینصورت، خطر آنها همچون آتشی زیر خاکستر پنهان میماند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «مهمترین حادثهای که در چنین شرایطی رخ میدهد، بسته شدن همه شریانهای اصلی شهر و عدماجازه ارتباط با مناطق دیگر است؛ چرا که این امر راه امدادرسانی خودروها و گروههای کمکرسان را مسدود میکند و در نهایت، فاجعهای رخ میدهد که جبرانپذیر نیست.»
در این میان باید توجه داشت که ساختمانهای ناایمن بیشتری در مناطق کمتربرخوردار قرار دارد، زیرا بیشتر ساختمانهای این مناطق عموما فاقد اسکلت مناسب بوده و قدیمی و کوچکند، به همین دلیل بیشتر کارشناسان معتقدند باید با تجمیع این ساختمانها و استفاده از شیوههای نوین مهندسی برای ساماندهی و بازسازی آنها قدمهای مناسبی برداشت.
الگوبرداری از کشورهای موفق
بسیاری از کشورها مشکل ساختمانهای ناایمن را با توجه به خطراتی که آنها را تهدید میکند، برطرف کردهاند. بختیاری درباره راهکارهای دیگر کشورها برای کاستن خطرات حوادثی مانند زلزله میگوید: «در زمینه مقابله با زلزله، روشهای ساخت جایگزین در دنیا بهکار گرفته شده است. برای مثال در آمریکا، ساخت ساختمانهای چوبی رواج دارد؛ زیرا چوب مادهای انرژیپذیر است و میتواند انرژی ناشی از زلزله را در خود جذب و دفع کند. همچنین کشورهایی مانند ژاپن که در این زمینه پیشرو هستند، از ابزارهایی نظیر نئوپنلها استفاده میکنند.»
آنطور که او توضیح میدهد، نئوپنلها مانند غلطکهای لاستیکی هستند که ساختمان روی آنها قرار میگیرد و هنگام لرزش زمین، ساختمان نیز با آن اندکی جابهجا میشود و این حرکت موجب دفع انرژی زلزله میشود.
خطر سهلانگاری جدید
نبود ایمنی فقط مخصوص ساختمانهای قدیمی نیست، بلکه در سالهای اخیر، سازههایی در تهران بنا شدهاند که در ساختوساز آنها استانداردهای لازم رعایت نشده است. به گفته این استاد دانشگاه، هنگام ساخت ساختمانهای جدید نیز گاه سهلانگاریها و زدوبندهایی صورت میگیرد که مانع رعایت استانداردهای لازم میشود.
او ادامه میدهد: «تجربه نشان داده که شهرداریها و بهطور کلی نهادهای دولتی در این زمینه از چابکی بخش خصوصی برخوردار نیستند، زیرا تصویب قوانین، تأمین بودجه و اجرای طرحها در دستگاه دولتی، زمانبر است. در مقابل هنگامی که تصدیگری کاهش مییابد، بخش خصوصی بهصورت طبیعی و هوشمند مسیر خود را پیدا میکند. این بخش توانمندی و انعطاف لازم را دارد؛ تنها کافی است سیاستهای مشخصی برای ترغیب بخش خصوصی درنظر گرفته شود.»
به این ترتیب چنانچه دولت ارادهای برای رفع خطر ساختمانهای ناایمن دارد، بهتر است با کمک گرفتن از بخش خصوصی و فراهم کردن شرایط برای فعالیت این بخش، مسیر را برای بهبود ایمنی ساختمانها هموار کند.





