به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس جمهور و وزیر سابق وزارت امور خارجه کشورمان مهمان این هفته برنامه «حضور» بود.
بخشی از اظهارات ظریف را در ادامه به نقل از جماران می خوانید؛
مجری: آقای دکتر تا این مقاله را نوشتید دوباره بعضی از داخل شروع کردند که ظریف دوباره نوشته که ما آماده مذاکرهایم؛ دوباره چراغ سبز نشان داد… خود مقام معظم رهبری در همین جلسه تنفیذ آقای پزشکیان، اشاره کردند به اینکه اگر مذاکرات شرافتمندانه صورت بگیرد، ایرادی ندارد با تمام حدو ثغور آن؛ همچنین من داشتم برای همین مصاحبه حضرتعالی دوباره مطالعه میکردم، این حمایتی که آقا از مذاکرات کردند به نظر من بینظیر بود.
ظریف: اگر آقا به ما لطف نمیکردند که دوستان نمیگذاشتند یکی از ما در خیابانهای تهران راه برویم. الان هم بدشان نمیآید.
مجری: این دوگانگی چه فایدهای برای منافع ملی دارد که اینقدر بر آن بکوبیم؟
ظریف: من معتقدم که همه باید آزاد باشند نظرشان را بگویند و انتقاد کنند. من مخالفم با کسانی که میگویند دکترین هستهای ما میتواند تغییر بکند ولی اگر میخواهند نظرشان را بگویند، بگویند. برای اینکه اگر جلوی این نظر را بگیریم جلوی آن نظر را که میگوید مثلاً لایحه یا قانون عفاف و حجاب قابل اجرا نیست را هم باید گرفت. یا مسئله فیلترینگ؛ اینها مسائلی است که مردم باید درباره آن نظرشان را بگویند. لذا من هیچ مخالفتی ندارم که با برجام مخالفت کنند و ایراد بگیرند و انتقاد کنند اما در یک محیط سازنده و دروغ هم نگویند و بلندگوی آمریکا و اسرائیل هم نباشند. در برجام مثلاً ما برسازی ذلت میکردیم. من این مثال را چند جا زدم. مشرف شده بودم حرم حضرت اباعبدالله (ع)؛ خدا قسمت کند مدتی است که من مشرف نشدهام. یک روز در یک زیارت، داخل حرم بودم که یک رزمنده لبنانی که یک پایش را هم از دست داده بود، آمد و میخواست دست مرا ببوسد. شانه مرا بوسید و گفت ما از شما تشکر میکنیم که شیعه را سربلند کردید در دنیا. از در داشتم خارج میشدم خدا شاهد است که یک فرد ملبس ایرانی، برگشت رویش را کرد به ضریح حضرت اباعبدالله و گفت خدا به حق امام حسین ذلیلتان کند که ما را ذلیل کردید. این چیست؟ چه کسی این ذلت را برساخته؟ چرا آن کسی که تلویزیونهای خارجی را نگاه کرده، برداشتش این بوده که ما ایران را عزیز کردیم. چرا مرحوم شهید سید حسن نصرالله میگوید من افتخار میکنم به این کار. من با شهید سید حسن نصرالله از سال ۷۰ رفیق هستم. از زمانی که معاون مرحوم شهید عباس موسوی بود.
مجری: اولین رفاقتتان کجا شکل گرفت؟
ظریف: در سوریه؛ در سفارت ایران در سوریه من برای مذاکرات مربوط به آزادی گروگانهای آمریکایی که ما کمک میکردیم به دبیرکل ملل متحد، من آنجا بودم و مرحوم شهید سید عباس موسوی و شهید حسن نصرالله تشریف میآوردند دمشق و آنجا گفتگو میکردیم که آنها بروند با گروههای لبنانی صحبت کنند. چون میدانید که گروگانها در اختیار حزبالله نبود؛ در اختیار گروههای لبنانی بود و یک کار پیچیدهای بود. ما با سازمان ملل کار میکردیم و از سازمان ملل برای لبنانیها امتیاز میگرفتیم. همیشه هم یادم هست که هم مرحوم سیدحسن و هم مرحوم سید عباس اصرار داشتند که ما زندانی فلسطینی هم آزاد کنیم و فقط زندانی لبنانی آزاد نکنید.
مجری: عجب معرفتی…
ظریف: واقعاً با معرفت بودند و با اندیشه و با قضاوت درست؛ با دوربینی و دورنگری میگفتند ما باید این اتحاد اسلامی را حفظ کنیم تا خیال نکنند که شیعه دارد فقط برای خودش کار میکند.
مجری: چقدر با درایت.
ظریف: درایت عظیم و عجیبی داشتند. بعد آنها میرفتند آن طرف مذاکره میکردند و ما با سازمان ملل مذاکره میکردیم. آنجا جلساتی بود که ساعت ۱۲ شب برقرار بود. چون بالاخره مشکلاتی بود که از بیروت به دمشق و به سفارت ما بیایند و گفت و گو بکنیم. آن وقت البته هم مرحوم شهید حسن نصرالله و هم شهید سید عباس موسوی راحتتر تحرک و تردد داشتند؛ مثل این اواخر نبود که ترددشان واقعاً مشکل بود. خدا رحمتشان کند. خدا درجاتشان را متعالی کند.
27215