حیوان خانگی درمانگر خلاء عاطفی یا مخرب سلامت روان؟
به گزارش تیکاگو به نقل ازسلامت نیوز

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، در خانه خانم ز،کسی فکرش را هم نمیکرد یک پرشین کَت نارنجی لم بدهد و در ظرف بلور بزرگی چرتِ نیم روزش را کنار باریکه نوری که از آسمان میریزد به این قسمت از خانه، یک وری دراز بکشد و به افقی نه چندان دور خیره شود. قیافهاش کمی شبیه گارفیلد است، اما عور و ادایش بیشتر است. آنقدر ناز دارد که کسی حق ندارد بگوید بالای چشمهای اغلب خمارش ابروست. تنها حریفش مادربزرگی است که چند ماه یک بار مهمان خانه دخترش میشود و تامی را با عصای چوبیاش که در هوا میچرخاند – تازه آن هم وقتی دور و اطرافش را میپاید که داماد یا نوهاش آن نزدیکیها نباشند – حسابی ادب میکند. اما جای پاهای تامی بعد از 7 سال در این خانه سفتتر از آن است که از دست مادربزرگی که از لندن تا تهران، قاتل همه گربههای خانگی فرزندانش است – خانواده دخترش در لندن هم گربهای دارند که دائم در خانه است و با سقلمههای مادربزرگ که چندسال یک بار به آنجا سفر میکرد هم راه دوری نمیرفت – کاری برنمیآید. دیگر مانند قدیم نیست که بزرگترها حاکمانی باشند که دستورهایشان به اهل خانه دیکته شود و صدای بچهها و نوهها درنیاید. امروز روی دستورِ بچهها حتی پدرمادرهایشان هم حرفی نمیزنند. البته همه این طور نیستند. اما بار قبلی که مادربزرگ به منزل دخترکوچکش سر زد، آنقدر سر به سرِ تامی گذاشت که دامادش به حرف آمد: این گربه خط قرمز ماست و اولتیماتوم را به مادرزن داد. حالا نگهداری حیوانات خانگی بیش از یک دهه میشود که در ایران هم مانند دیگر کشورهای جهان باب شده است. اغلب خانوادهها طبق گفته خودشان به دلیل علاقه کودک یا نوجوانشان این حیوانات را به خانه میآورند و برخی افراد کهنسال نیز به دلیل تنهایی، یا حتی جوانانی که تنها زیست میکنند و همچنین افراد متاهلی که امکان و علاقهای به فرزندآوری ندارند، حیوانی خانگی مانند سگ و گربه را نگهداری میکنند، برخی هم به پرندهها و انواع ماهی علاقه دارند. تعداد کمی هم هستند که سراغ همستر و خوکچه هندی و خرگوش میروند و اقلیتی هم که دنبال حیوانی خاصتر هستند، سراغ حیوانهایی مانند مار و مارمولک و میمون و… میروند. قدیمترها برخی جوجه را هم نگهداری میکردند. همان جوجههای رنگ شدهای که کنار خیابان میفروختند و برخیشان به خانه نرسیده از دنیا میرفتند و تعدادی از آنها هم زیر دست و پا له میشدند. برای دهههای قبلتر جوجه حیوان محبوبی بود که عمرش هم چندان طولانی نمیشد. اما امروز نگهداری از گربه و سگ از دیگر حیوانات و پرنده و ماهی متداولتر هستند. هرچند مسوولیت نگهداری گربه از سگ کمتر است، اما سگها به دلیل محبتی که به گفته صاحبانشان ابراز میکنند، پرطرفدارتر هستند. هرچند به همان اندازه مسوولیت بیشتری هم میطلبند. مثلا شما اگر یک گربه پارسی یا همان پرشین کَت نازک نارنجی داشته باشی، باید حواست باشد که آب در دلش تکان نخورد و دچار اضطراب نشود. اما یک سگ از هر نژادی را حداقل در هفته باید چند روز بیرون ببری. البته برخی افراد سگهایشان را برای قضای حاجت نیز به خیابان میبرند، اما گربه آرامی که لم میدهد و صدا از دلش درنمیآید را با یک باکس شنی مخصوص میتوانی در خانه نگه داری و فقط باید چند روز یک بار خاکش را تمیز کنی. البته نگهداری حیوان خانگی به همین سادگی نیست. هر حیوانی دردسر خاص خودش را دارد.
خانم «ز» که 7 سال است یک پرشین نارنجی را به اصرار پسر و دخترش به خانه آورده، باورش نمیشد آنقدر به گربه وابسته شود که وقتی مجبور میشود برای سفری به اجبار او را چند روز در پانسیون بگذارد، همه راه تا خانه را گریه کند. حتی برای سفر فرزندانش هم آنقدر اشک نریخته است! اما تامی را آن قدر دوست دارد که وقتی در موردش صحبت میکند، مدام اشتباهی نام پسرش را به جای نام گربه میگوید! گربهای که جایش در دل اهل خانه حسابی باز شده است. میگوید سالهای ابتدایی که تامی چند ماهه بود و آوردیمش، بیش از 7 سال قبل، هزینه نگهداریاش بسیار کمتر از امروز بود. امروز به احتساب غذا و ویتامین و مالت روزانه، هزینه حداقلی گربه، ماهی یک تا دو میلیون تومان میشود. البته آنها بسیاری از کارهای گربه را خودشان انجام میدهند و همین از هزینههای نگهداریاش کم میکند. گربه را دو ماهه بود که آوردند و ابتدا باید غذایتر میخورد. کنسرو مخصوص گربه برایش میخریدند و برخی اوقات هم خودشان مرغ و سیب زمینی و هویج را پخته و میکس کرده به او میدادند. مدام در صحبتهایش به عادات تامی اشاره میکند، میگوید هر چیزی زود دلش را میزند. به خاطر همین از همان چندماهگی غذای متنوع به او میدادیم. کمکم که دندانهایش درشتتر شد، غذای پخته و کنسرو و همراه آن غذای خشک هم به خوردش دادند. ابتدا یک غذای خشک آلمانی که بسیار با کیفیت بود میخریدند، اما هرچه گذشت کمیابتر شد، تا جایی که دیگر اصلا در ایران یافت نشد و حالا یک مارک دیگر که اسپانیایی است را برایش میخرند. بعد از یک سال و نیم که گربه را عقیم کردند، باید غذایی مناسب گربههای عقیم شده به تامی میدادند. یک بسته 10 کیلویی برای 6 ماهش کافی است.
غیر از غذایی که گربهها میخورند، گزینههای دیگری هم وجود دارد که برخی ترجیح میدهند خودشان انجام بدهند، تا از هزینههای نگهداری حیوان کم شود. مثلا آرایشگاههایی مخصوص سگ و گربه وجود دارند که موهایشان و ناخنهایشان را کوتاه میکنند. البته برخی اصلا موی حیوانشان را کوتاه نمیکنند. خانم «ز» میگوید ما آخرین بار موهای تامی را با هزینه یک میلیون تومان کوتاه کردیم که حالا حداقل دو تا سه میلیون تومان است. یکی از آرایشگاههایی که اصلاح و شست و شوی گربه و سگ را انجام میدهند، میگوید برای گربه و سگهای کوچک، هزینه اصلاح از 700 هزار تومان و شست و شو از 400 هزار تومان آغاز میشود. هرچه حیوان بزرگتر باشد، به این مبلغ اضافه میشود. اما برای تامی، به خاطر اینکه دائم باید موهایش را کوتاه میکردند، دستگاه ماشین اصلاح مو برای حیوانات را خریدند و خودشان موهایش را کوتاه میکنند. برخی برای حمام و کوتاهی ناخنها هم گربهها را بیرون میبرند. اینها را میشود کم کرد. خانم« ز» کوتاه کردن ناخنها را هم یاد گرفت و دیگر خودش ناخنهای گربه را میگیرد. گربه باید سه ماه یک بار قرص انگل بخورد که میشود خود صاحبان گربهها تهیه کنند و به گربه بدهند، اما اگر بخواهند او را به کلینیک ببرند، هر بار حدود400 هزار تومان هزینهاش میشود. سالی یک بار اما برای زدن واکسنشان باید نزد دامپزشک بروند و ویزیت شوند.
یکی از مراکز دامپزشکی میگوید که برای سگ باید سالی حداقل سه تا واکسن بزنی که همانها حدود سه میلیون تومان میشود و قرص انگل هم هست که هر سه ماه یک بار باید به حیوان داده شود و هر قرص حدود 176 هزار تومان است. اما مدام تاکید میکند که اگر از پس هزینههای نگهداری حیوان برنمی آیید و مسوولیتپذیر نیستید، بهتر است قبل خریدن، بیخیال شوید. البته حیوانی که حالش خوب باشد و سالم، چندان نیازی به مراجعه مرتب به دامپزشک ندارد، اما حیواناتی هستند که مشکلات جسمی دارند و همین هزینههای نگهداری شان را چند برابر میکند. مثلا زنی که با همسرش زندگی میکند و دخترشان از ایران رفته است، به دلیل تنهایی یک گربه خیابانی را به خانه آورده است و همان یک ماه اول بالای 30 میلیون تومان فقط هزینه دوا و درمان گربه شده است که همچنان نمیتواند درست راه برود، اما مونس زن شده است تا با گربه سرش گرم باشد.
خیابانها و خانههای پر از گربه در گیشا
خانم «ز» که ساکن محله گیشاست، میگوید اغلب خانههای گیشا گربه دارند. البته این غیر از آن حجم انبوه گربههایی است که در خیابانهای گیشا مشاهده میکنی. خودشان هم در یک ساختمان پنج طبقه ساکن هستند که دو طبقه گربه دارند. اما میگوید همه به گربهها غذای خارجی نمیدهند و همین از هزینههای نگهداری گربه کم میکند. میگوید تا چند سال پیش شنی که برایش میخریدیم هم خارجی و بسیار خوشبو بود، اما حالا بستههای شن ایرانی به قیمت هر بسته 40 هزار تومان میخریم. حالا هرچه وسواس بیشتری داشته باشید، هزینه نگهداری حیوان هم بیشتر خواهد شد. هرچند که هزینه گربه از سگ کمتر است. میگوید همسایهشان گربهای دارد که همین غذاهای ایرانی ارزانتر را به خوردش میدهند و گربهشان مانند تامی نیست. این میان مرتب از محاسن تامی میگوید که چقدر آقا و آرام است! میگوید عباس آقا که برای نظافت خانه میآید معتقد است که تامی نظیر ندارد! و میگوید: خانم باورتان نمیشود همه خانههای گیشا گربه دارند اما هیچ کدامشان به خوبی تامی نیستند! گربهها مرتب دستمالم را میکشند و سر به سرم میگذارند، اما گربه شما بسیار آرام و مهربان است! گربههای خیابانی انگار آزارشان بیشتر از گربههای اصیلتر هستند. آنها که گربههای خیابانی را نگهداری میکنند، همان غذاهای خشک ایرانی را هم به خورد گربهها میدهند. حدود قیمت غذای خارجی برای گربه، طبق گفته یکی از فروشندههای پت شاپی در شمال شرق تهران، به ازای یک کیلو، برابر یک و نیم میلیون تومان و قیمت ایرانی آن کیلویی 250 هزار تومان است که خود فروشنده میگوید اغلب آنها که گربه خانگی دارند، غذای خارجی میخرند و غذای ایرانی را برای گربههای خیابانی خریداری میکنند. البته قیمتها در منطقههای مختلف کمی متفاوت است و برخی بستههای بزرگتر را میخرند که به صرفهتر است. خودشان بیرون از فروشگاه یک ظرف غذا برای گربههای خیابانی گذاشتهاند، که گربه تمیز خاکستری رنگی در حال ناخنک زدن به غذای خشک است. اما تنها در همین یک خیابان بیش از چند ظرف غذای خشک را کنار باغچهها مشاهده میکنی. دو خیابان آن طرفتر، کنار یک پت شاپ دیگر، خانمی مشغول ریختن غذای خشک برای گربههاست. جالب است که در چند خیابان کنار هم، حداقل دو پت شاپ وجود دارد و همین حاکی از وجود تقاضای بسیاری برای خرید غذا و وسایل مورد نیاز نگهداری حیوانات است. برخی از آنها حتی غذا برای پرندهها و همستر نیز دارند، اما بیشترین تنوع در غذا و انواع مکملها و تشویقیها، لباس و قلادههای مخصوص سگ و گربه است. انواع اسباب بازیهای لاستیکی که در شکلهای متنوع برای سگها به چشم میخورد، از 700 هزار تومان آغاز میشود و قیمت غذایش هم بستگی به اینکه ایرانی یا خارجی باشد، کمی از غذای گربه گرانتر است. به گفته فروشنده یکی از پتشاپها، حداقل روزی 30 نفر به فروشگاه نسبتا بزرگشان مراجعه میکنند، که تقریبا نیمی از آنها سگ و نیمی گربه دارند.
البته میگوید برخی از آنها چند بار در ماه میآیند و عدهای هم دوست دارند که مرتب وسایل جدید خریداری کنند. وقتی حدود قیمت هزینههای نگهداری از یک سگ یا گربه را میپرسم، میگوید که بستگی به این دارد که چقدر دلشان بخواهد هزینه کنند و مثلا ممکن است فردی بیاید و هر چندروز یک بار یک قلاده تازه برای سگش بخرد که این هزینهاش بالا میرود، اما حدودی میشود گفت که برای گربهای با غذای معمولی و حداقل هزینهها، حداقل ماهی 10 میلیون تومان باید خرج کنی، که در مورد سگ این مبلغ کمی بیشتر است و ممکن است تا چند ده میلیون تومان هم برسد. البته این مبلغ بستگی به این هم دارد که چقدر برای مثلا باکس حیوان یا وسایلی مانند لباس و حتی دستمال سر بخواهی هزینه کنی. همه این هزینههای جانبی را ندارند. خود فروشندهها معتقدند اغلب آنها که حیوان نگهداری میکنند، تصمیم به فرزندآوری ندارند و وقت کافی هم ندارند، مثلا هر دو زن و مرد، شاغل هستند و گربه هم که زحمت زیادی ندارد و نیازی نیست که ببرندش بیرون مانند سگ، به همین دلیل ترجیح میدهند حیوان خانگی بخرند. اما آنها که سگ دارند، باید وقت بیشتری برای حیوان بگذارند. حداقل یک روز در میان باید او را بیرون ببرند. هر چند آنها که ترجیح میدهند سگشان بیرون از خانه قضای حاجت کند، هر روز باید حیوان را ببرند چرخی بزند و خودش را خالی کند. دیگر توجهی هم ندارند که داخل چمن پارک باشد، یا فضای سبزی گوشه اتوبان. حتی در برخی پارکها، به سگها از همان شیری آب میدهند که انسانها آب مینوشند. بارها در پارکی سگی را دیدم که صاحبش دهانش را لب شیر آب آشامیدنی گذاشته بود و وقتی مردی اعتراض کرد که از اینجا آدمها آب مینوشند و این کار شما باعث بیماری میشود و سگ نجس است، صاحب سگ شروع به توهین کرد و مرد هم سرش را انداخت و رفت. در برخی پارکها در مناطق شمالیتر تهران، آنقدر تعداد سگها در پارک زیاد است که انسان کمتر میبینی. همه سگهایشان را در ساعاتی از روز به پارک میآورند و صاحبانشان هم همه دغدغههایشان این است که دیروز سگ من با سگ تازه واردی دعوا کرد یا به هم پارس کردند و همین سگها سبب شده است صاحبانشان همزمان بیشتری را خارج از خانه بگذرانند. البته گاهی هم صاحبان حیوانات با هم درگیر میشوند.
خانم «ز» که نماز میخواند، میگوید گربه نجس نیست. آنها که به خانهاش رفت و آمد میکنند، معتقدند که همه خانهاش را موی گربه برداشته است. حتی تخت خوابش را هم با تامی قسمت کرده است. همه جا موهای بلند نارنجی را میبینی که در خانه نورگیرشان برق میزند، اما خودش میگوید که با پرزگیر موها را میگیریم و موی زیادی نمیریزد! شاید هم خودشان بعد از 7 سال به بودن حیوان و موهایش خو گرفتهاند. آنقدر کنار هم آرام و قرار دارند که میگوید سالهاست قید مسافرت خانوادگی را زدهایم و بالاخره یک نفر باید در خانه پیش تامی بماند. زیرا اگر مجبور شویم در پانسیون بگذاریمش استرس میگیرد و طوری نگاهمان میکند که کل سفر را با عذاب وجدان میگذرانیم. چند سال قبل برای شبی سه تا چهار میلیون تومان، او را چند شب در پانسیون گذاشتند. این چند روز هر روز تماس تصویری میگرفتند و با تامی صحبت میکردند تا بچه دلش نگیرد! میگوید هربار بعد از بازگشت به خانه تا چند روز غمگین است. هزینه اولیه نگهداری از گربه ابتدا یک باکس توالت یا ظرف خاک برای دستشوییاش است که بسته به مدل و کیفیتش از حدود یک میلیون تومان شروع میشود. درکنار آن یک باکس حمل ثابت هم دارد که برای رفت و آمدش از آن استفاده میکنی که خانم «ز» چند سال قبل این باکس را حدود 5 میلیون تومان خریداری کرده است. شن دستشوییاش را هم باید خریداری کنی. همه اینها به قیمت امروز، اگر هزینه یک گربه نوزاد اصیل که از حدود 10 میلیون تومان آغاز میشود را به آن اضافه کنی، برای شروع آمدنش بالغ بر 20 تا 30 میلیون تومان هزینه اولیه میشود.
از او میپرسم: «با تامی صحبت هم میکنید؟» با خنده میگوید: « با تامی؟ آره فداش بشم من. عشق منه!»
سگهای نگهبان برای خانههای بزرگ
در دهههای قبلتر اما نگهداری از سگ، بیشتر برای محافظت از خانه بود. مخصوصا در مناطق کوهستانی و در خانههای بزرگ، عموما خانهها یک سگ نگهبان داشتند. البته هنوز هم برخی خانههای ویلایی و بزرگ، سگ بزرگ نگهبانی از نژادهایی که مخصوص نگهبانی و حفاظت هستند را نگهداری میکنند. زنی که در ده ونک خانه ویلایی بزرگی دارد، چند سالی است که سگ سیاه بزرگی را در حیاط خانهاش نگهداری میکند. این سگ که با اعضای خانواده بزرگ شد، آنقدر بزرگ و وحشی است که خود اعضای خانواده هم از دستش در امان نیستند. چند سال قبل لب دختر جوان خانواده را پاره کرد. زن میگوید همین طور کنار ما نشسته بود و ناگهان به دخترم حمله کرد. دخترک تا چند روز شوکه بود و با یک جراحی سرپایی لبش را دوختند، اما دیگر نزدیک سگ نشد. ولی آنقدر به بودنش در خانه عادت کردهاند و خود صاحبخانه هم از ترس دزد، ترجیح میدهد سگ را نگه دارند.
آقای «م» که به خاطر علاقه دخترش سگ گرفته است هم درباره مهربانی و وفاداری این حیوان میگوید: سگها موجودات مهربانی هستند که حاضرند حتی جانشان را برای صاحبشان بدهند. سگها عموما در دو مدل کوچک و بزرگ هستند که کوچکترها کمهوشتر هستند ولی زودتر فرمانبرداری میکنند. سگهای بزرگی هم هستند که خیلی باهوش هستند اما دیرتر فرمانبرداری میکنند. به نظر من اگر کسی میخواهد سگ داشته باشد باید تربیتش کند و اگر خوب تربیت شود، درست هم عمل میکند و به گفته صاحبش گوش میدهد. اگر سگی خوب گوش نمیدهد یا کار اشتباهی انجام میدهد، به دلیل این است که آموزش ندیده و نمیداند باید چگونه رفتار کند و همین سبب رفتار اشتباه حیوان خواهد شد. البته نگهداری از سگ مشکلاتی هم دارد، مانند اینکه اغلب در ایران افراد از سگ میترسند، در حالی که سگها بیشتر برای دوستی به سمت انسانها میآیند. ما یک سگ بزرگ لابرادور داشتیم که بسیار مهربان بود و اگر اعضای خانواده مریض میشد، از آنها دلجویی میکرد و نوازش میکرد. اگر خوشحال بودی، او هم شاد میشد. این حیوانات هم میخندند و هم گریه میکنند. اشک میریزند و بسیار عاطفی هستند. اما اگر کسی میخواهد از سگی نگهداری کند ابتدا باید با خود عهد ببندد که سگ را هرگز رها نمیکند، زیرا این حیوان بسیار عاطفی است و سگ بدون صاحبش نابود میشود. این خصوصیات در گربه اصلا نیست. باید حتما تحت نظر دامپزشک باشد و همچنین آموزش هم ببیند، که این در مورد نژادهای مختلف متفاوت است مثلا سگی ممکن است در عرض6 ماه به اندازه کافی آموزش ببیند، اما برای سگی دیگر تا دو سال هم نیاز به آموزش باشد. باید آنقدر تکرار شود تا یاد بگیرند و بتوانند آنچه مقصود صاحبشان است را دریابند.
یکی از دوستانم که در سوئد زندگی میکند و خودش سگ دارد، میگوید که چند روز در هفته سگش به محلی برای آموزش میرود که شبیه مدرسه است و آنجا همه سگها آموزش میبینند. هرچند که در ایران به این شکل نیست و شاید تعداد کمی از افراد به دنبال مربی برای آموزش سگ خود باشند، این آموزش در کشور ما هزینه بسیاری دارد. آموزشها باتوجه به نژادهای مختلف متفاوت است، اما از ساعتی حدود یکی، دو میلیون تومان آغاز میشود. برخی هم سگ را در محل خود یا محل زندگی سگ آموزش میدهند، که هر کدام قیمتهای مخصوص به خود را دارد.
داغ از دست دادن حیوان
تبعات جبرانناپذیری برای صاحبش دارد
حسین روزبهانی، روانشناس بالینی درباره نگهداری از حیوانات خانگی گفت: پژوهشهای معتبری که در رشته روانشناسی در ایران و جهان انجام شده حاکی از آن است که ارتباط با حیوانات، بهخصوص حیوانات خانگی مانند سگ و گربه و پرندگان و حتی حیوانات کوچکتر، میتواند در جهت بالاتر بردن سطح کیفیت زندگی و افزایش سطح سلامت روان افراد موثر باشد. مخصوصا این آثار بر افرادی که تنها هستند و سالمندان و کودکان و افرادی که دچار افسردگی و سوگ شدهاند، بیشتر است. او درباره مزایای نگهداری از حیوانات خانگی نیز گفت: نگهداری از این حیوانات سبب احساس همراهی میشود و این داشتن همراه موجب کاهش تنهایی افراد میشود. در تنهایی و انزوا سطح کیفیت زندگی فرد کاهش مییابد، اما وجود حیوانات خانگی از پرنده تا سگ و گربه، به نوعی سبب میشود حضوری دائمی و غیرقضاوتگر را کنار خودمان داشته باشیم. برای افرادی که تنها زندگی میکنند، وجود یک حیوان خانگی میتواند آرامشبخش باشد و سبب افزایش تحرک زندگی روزانه و نظم بیشتر شود. زمانی که به اجبار به خاطر سگ خود مجبور به پیادهروی میشویم، این بیرون رفتن مرتب میتواند در زندگی فردی اثرگذار باشد. برنامه غذا دادن منظم به حیوان، نظافت و مراقبت از آن، میتواند کمککننده باشد. تعامل با حیوانات میتواند سطح کورتیزول که هورمون استرس است را کاهش بدهد، یا سطح اوکسی توسین که هورمون پیوند یا آرامش است را افزایش بدهد. این تعادل شیمیایی مغز سبب میشود که فرد آرامتر و امیدوارتر شود. ولی نکته مهم این است که همه این آثار در کوتاهمدت است و در بلندمدت میتواند آثار غیرقابل جبرانی بر جای بگذارد، زیرا وقتی حیوان خانگی را وارد زندگیمان میکنیم، عمری حداقل 10 تا 15ساله دارد و بعد از آن داغ از دست دادن حیوان سبب میشود که افسردگی افراد حتی شدیدتر هم شود. نمونههایی هم بوده است که سالمندی همسرش را از دست داده و دچار افسردگی خفیف و انزوای اجتماعی شده است و زمانی که یک سگ کوچک را وارد زندگی خود کرده، بعد از گذشت سه ماه، فعالیتهای روزانهاش تا 50 درصد افزایش پیدا کرده و علائم افسردگیاش کاهش پیدا کرده است و همین یافتن انگیزه تازه برای بیرون رفتن، به بالارفتن معنای زندگیاش هم کمک کرده است.
جایگزین یک خلأ یا سوگ
او درباره تفاوت نگهداری از حیوانات در ایران و کشورهای دیگر هم گفت: نگهداری حیوانات در دیگر کشورها بیشتر یک انتخاب مستقل است، ولی در ایران جایگزین یک خلأ، سوگ یا ناراحتی است. در اروپا و امریکا حیوان خانگی اغلب انتخابی است که از کودکی افراد در خانهشان وجود داشته است. فرد به طور طبیعی با حیوان بزرگ میشود و نقش دوست و همدمش را دارد. اما در ایران به این صورت نیست و به همین دلیل هم اثرات منفی و آسیبزای بیشتری دارد. بسیاری از افرادی که یک تنهایی، استرس و نوعی از افسردگی را تجربه میکنند، به سمت حیوانات خانگی میروند. یعنی از نظر روانی، آن حیوان نقش جبرانی و درمانگر را برای فرد ایفا میکند و به همین سبب اگر حیوان از دست برود، انگار درمانگری که نقش مثبتی در زندگی فردی داشته و حالش را بهبود بخشیده، از دست رفته است. همین مساله سبب افسردگی شدیدتر فرد بعد از دست دادن حیوان خواهد شد. یا زمانی که فردی شکست عشقی میخورد و حیوانی را جایگزین تنهایی میکند، حتی اگر فرد دیگری وارد زندگی این افرادی شود که حیوان دارند، ممکن است حیوان را از همسر خود هم بیشتر دوست داشته باشند و من مراجعانی اینچنینی داشتم که اولویت همسرشان پایینتر از سگشان بوده و فراتر از آن حتی فردی بود که سگش را بیش از کودک یک سالهاش دوست داشت و سگ این فرد اتاق شخصی داشت، اما کودکش در پذیرایی میخوابید و حتی همسرش اعتراض داشت که سگ را بغل میکند و در تخت میخوابد و من باید دیوار را نگاه کنم و بخوابم! اثر عاطفی حیوانات خانگی در ایران شدیدتر است، زیرا حیوان جای خالی را پر میکند، در حالی که در دیگر کشورها بخشی از سبک زندگیشان است و نه راهکاری برای فرار از تنهایی. در ایران نگهداری از حیوانات خانگی، به خصوص سگ و گرداندن آن در خیابان و با خودرو، محل مناقشه بسیاری بوده است، به طوری که هر چند وقت یک بار خبری مبنی بر ممنوعیت سگگردانی در خیابان و مکانهای عمومی در تهران و دیگر شهرها شنیده میشود. اما همچنان آنچه در خیابان مشاهده میکنی، تعداد زیادی افرادی است که سگهای خود را برای گردش در خیابان و فروشگاهها و حتی کافهها میآورند. این مساله به نوعی نشان از شکاف عمیق اجتماعی میان آنچه بخشی از حاکمیت و گروهی از مردم میگویند و آنچه بخش بسیاری از مردم به آن اعتقاد دارند، است. حتی با نیم نگاهی به همسایههای خود – امروز دیگر کمتر خانهای است که در آن حداقل یکی از همسایهها یک حیوان خانگی نداشته باشد – دیگر نمیتوان این جمعیت بسیاری را که حیوانات خانگی دارند، نادیده گرفت.
نگهداری از حیوانات خانگی در ایران را نوعی تابوشکنی میداند و میگوید: به دلیل ممنوعیت نگهداری حیوانات خانگی در ایران و اینکه به نوعی تابوشکنی محسوب میشود، میتواند پیوند عاطفی میان انسان و حیوانش را شدیدتر کند. به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، حیوان میتواند به مرکز توجه عاطفی بدل شود و همین مساله سبب افزایش شدت عاطفی بین فرد و حیوانش میشود، مانند همان پدری که در مثال بالا گفتم سگ 8 ساله را از نوزاد یک ساله بیشتر دوست داشت. اما در دیگر کشورها این گونه نیست و حیوان بخشی از خانواده است و اضافه بار عاطفی ندارد، زیرا جامعه آن را پذیرفته و حضورش طبیعی است. در دیگر کشورها حیوان بیشتر نقش دوست و رفیق را دارد و دوست خانوادگی و همراه برای فعالیتهای بیرونی افراد است و بخشی از سبک تربیتی کودکشان است که مسوولیتی را به عهدهاش بگذارند و او را آموزش بدهند. ولی در ایران به این گونه نیست و معمولا نگهداری از حیوان جبران یک فقدانی است. طلاق، نبود همسر یا فرزند است یا جبران کاهش تنهایی و پرکردن خلأ تنهایی و کمک به بهبود عزت نفس افراد است که این مسائل بیشتر جنبه درمانی پیدا میکند تا اینکه یک سبک زندگی باشد.
نگهداری از حیوان عامل ایجاد مسوولیت میشود
روزبهانی درباره افزایش مسوولیتپذیری با نگهداری از حیوانات خانگی هم گفت: در ایران نگهداری از حیوان بیشتر عامل ایجاد مسوولیت میشود، مخصوصا میان نسل زد که مسوولیتپذیری کمتری دارند و سبک زندگی تربیتیشان صحیح نیست، سعی میکنند با داشتن حیوان، مسوولیتپذیری و نظم و مراقبت مداوم را یاد بگیرند. ولی در دیگر کشورها چون از کودکی این آموزش آغاز شده و بخشی از زندگیشان بوده است، جزو تربیت خانوادگی شان حساب میشود و اتفاق جدیدی برایشان نیست. در ایران بیشتر به دلیل خلأهای تربیتی که در رشد فردی وجود دارد را سعی میکنند با حیوان خانگی جبران کنند. همچنین داشتن حیوان خانگی در ایران نوعی اعلام استقلال شخصی در برابر فشارهای اجتماعی است. فرد بخشی از هویت شخصیاش را میخواهد از طریق حیوان نشان بدهد، اما این عنصر هویتی در دیگر کشورها کمتر دیده میشود. در ایران بیشتر حیوان نقش درمانگر و جبرانکننده خلأ عاطفی دارد که این خود اثرات منفی و آسیبزای بسیاری دارد. رابطه عمیقتر و در عین حال حساستر است و تاثیر روانیاش قابل توجه و عمیق است و همین سبب میشود وقتی حیوان را از دست میدهند، افسردگی فرد شدیدتر شود و یکی از دغدغههای مراجعهکنندگان من این است که سن حیوانات خانگیشان بالا رفته و نمیدانند با غم از دست دادن آنها در آینده چه کنند! دغدغه زیاد و فشار روانی دارند بابت اینکه اگر حیوانشان را از دست بدهند چه برسرشان خواهد آمد و حتی به مرگ هم میاندیشند، اما در دیگر کشورها چون رابطه بین انسان و حیوان خانگیاش تا این حد عمیق نیست و رابطه عاطفی طبیعی و متعادل است و حمایت اجتماعی قویتری هم میشوند، حضور حیوان در زندگی افراد اثرات مثبت بیشتری دارد، تا ایران. به همه این دلایل آسیبهایی که حیوانات خانگی دارند در ایران بسیار زیاد است. حتی نگهداری از حیوانات خانگی باعث شده است که این افراد سمت ازدواج نروند یا اگر متاهل هستند، بچهدار نشوند یا اگر فرزند هم داشتند، حیوانشان را بیش از فرزند خود دوست بدارند. من مراجعهکنندهای داشتم که طلاق گرفته بود و فرزندش را به همسرش داده بود اما حیوانش را نگه داشته بود. یعنی در این حد این رابطه عمیق است که میتواند منجر به ایجاد ناهنجاریهایی شود که اثرات مخرب منفی برای فرد دارد. پارک آرام آرام شلوغ میشود و تعداد سگها بیشتر از یک ساعت قبل، که همه برای ورزش آمده بودند، شده است. کمکم از سگهای سفید و درشت گرفته، تا آن پودلهای کوچکی که صدایشان تیزتر از سگهای بزرگ است، پارک را پر میکنند. برخی شان گاهی به مردم گیر میدهند و صاحبانشان حتی حواسشان نیست که سگشان پاچه رهگذرها را میگیرد و اگر بگیرد هم تا جایی که من مشاهده کردم، زحمت یک عذرخواهی ساده را هم به خودشان نمیدهند و تنها یکیشان میگوید که نترس کاری نداره! اما تا مرد رهگذر جلوی ترسش را بگیرد، حیوان حسابی پاپیچش شده است و میان این همه اضطراب روزمره، بهخصوص برای بازنشستههایی که روزی چندساعتشان را در پارک نزدیک خانه میگذرانند، برخی سگها هم گاهی مایه دردسر میشوند و مردم ترجیح میدهند نزدیک سگها نروند. گربه خانم «ز» هم حالا لابد در ظرف بلورش چرت عصرگاهی میزند و اهل خانه هم به قربان و دورش میروند و با او اختلاط میکنند.





