انجمن بلاکچین ایران با انتشار بیانیهای «تأثیر رمزارزها بر نرخ ارز و تنظیمگری حوزه رمزارزها» را بررسی کرده است. طبق این پژوهش، بررسی دادههای آماری بانک مرکزی ایران در مقایسه با سایر کشورها همچنین تحلیل روندهای جهانی حاکی از آن است که تأثیر رمزارزها بر نرخ ارز، بهویژه در ایران، بسیار محدود بوده و نباید عامل اصلی تغییرات نرخ ارز و مهمتر از همه عاملی برای دخالت در فضای تنظیمگری تلقی شود.
به گزارش دیجیاتو، در بیانیه این انجمن آمده است: «نتایج این پژوهش جامع درخصوص تأثیر رمزارزها، بهویژه تتر (USDT)، بر نرخ ارز در ایران منتشر شده که هدف از آن، علاوهبر شفافسازی و تحلیل علمی، ارائه چارچوبی جامع برای بررسی عمیق این مسئله با رویکردی واقعبینانه است تا نقش رمزارزها در اقتصاد کشور را بررسی کند.»
این پژوهش همچنین بر تأثیرات سیاستگذاریهای نادرست و محدودکننده بر بازار رمزارز و خروج ارز بر اثر ایجاد محدودیتها و تنظیمگری اشتباه تأکید دارد. در این پژوهش، با تحلیل دادههای بانک مرکزی ایران و تجربیات جهانی، پیشنهاداتی برای تنظیمگری هوشمندانه و بهرهگیری از پتانسیل رمزارزها ارائه شده است.
کمک به ثبات اقتصادی
در این گزارش آمده است: «کارشناسان رمزارزها بر این باورند که فناوری بلاکچین و غیرمتمرکز بودن این ابزارها میتواند سیستمهای مالی سنتی را تحتتأثیر قرار دهد و به کاهش وابستگی به ارزهای فیات کمک کند. آنها همچنین معتقدند استفاده گسترده از رمزارزها میتواند به ثبات اقتصادی در کشورهایی با مشکلات ارزی کمک کند. از سوی دیگر، استدلال میکنند سهم رمزارزها در اقتصاد جهانی همچنان اندک است و این ابزارها بیشتر بهجای داراییهای سوداگرانه، نه ارز واقعی استفاده میشوند.»
سهم اندک رمزارزها در اقتصاد
در بخش اول این پژوهش با عنوان «مفهوم رمزارزها و جایگاه آنها در اقتصاد جهانی» نوشته شده: «رمزارزها نوعی دارایی دیجیتال مبتنیبر فناوری بلاکچین هستند که بهعنوان واسطهای برای مبادلات مالی استفاده میشوند. باوجود افزایش روزافزون استفاده از رمزارزها، سهم آنها در اقتصاد جهانی همچنان اندک است؛ برای مثال، سال ۲۰۲۴ کل حجم معاملات رمزارزها فقط شامل ۴ دهم درصد معاملات ارزی جهانی را میشد.»
طبق یافتههای این مطالعه «در برخی کشورها مانند ژاپن و امارات، رویکردهای تنظیمگری شفاف و حمایتکننده اتخاذ شده است که موجب جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی و رشد بازار رمزارزها شده است. در مقابل، کشورهایی مانند چین و هند رویکردهای محدودکننده یا حتی ممنوعیت کامل بر معاملات رمزارزی را اعمال کردهاند که منجر به کاهش فعالیتهای داخلی و مهاجرت سرمایهگذاران به بازارهای خارجی شده است. این تفاوت ها نشاندهنده تأثیر مستقیم سیاستهای تنظیمگری بر نوآوری، رشد اقتصادی و حجم معاملات در بازار رمزارزهاست. بررسی این سیاستها میتواند به کشورهای دیگر، بهویژه ایران، کمک کند از تجربیات موفق و ناموفق برای تدوین سیاستهای هوشمندانه و متوازن بهره ببرند.»
تورم و تحریمها بر نرخ ارز تأثیر دارند نه رمزارزها
در ادامه آمده است: «در ایران، باوجود محدودیتها در معاملات رمزارزها، تأثیر این ابزارها بر نرخ ارز ناچیز بوده و تغییرات عمدتاً به عوامل کلان اقتصادی نظیر تورم و تحریمها وابسته است.»
طبق این گزارش «تحلیل دادههای جهانی و اهمیت آن برای ایران در این گزارشها نشان میدهند که جریانهای برونمرزی رمزارزها میتوانند ابزارهای مؤثری برای جذب سرمایه و مدیریت ذخایر ارزی باشند، بهویژه برای کشورهایی که با تحریمهای اقتصادی یا مشکلات مشابه مواجه هستند. با این حال، توسعه زیرساختهای نظارتی و ایجاد تعادل بین نظارت و آزادی عمل صرافیها از الزامات بهرهبرداری از این فرصتهاست.»
در بخش دیگری از این پژوهش آمده است: «در ایران، حجم معاملات رمزارزها حتی از میانگین جهانی هم کمتر است. براساس دادههای صرافیهای ایرانی، معاملات تتر کمتر از 5 میلیارد دلار در سال بوده است. این میزان در مقایسه با معاملات ارزی کل ایران (۳۰۰ میلیارد دلار در سال) ناچیز است.»
گزارش با طرح این پرسش ادامه یافته است که: «در سال اخیر، موضوعی مطرح میشود که سیاستهای تنظیمگری و قانونگذاری صرافیهای رمزارز در ایران را تحتتأثیر قرار داده است؛ تأثیر رمزارزها، بهخصوص تتر، بر نرخ ارز است. بر این اساس، اقدامات و محدودیتهای سنگینی هم اعمال شده است اما سؤال اینجاست که براساس چه تحلیل و بررسی و آماری این اقدامات انجام میشود؟!»
این مطالعه مطرح کرده است: «تحریمها نقش اصلی را در محدودیت دسترسی ایران به منابع ارزی خارجی ایفا میکنند؛ برای مثال، اعمال تحریمهای بانکی موجب شده انتقال پول از طریق سیستمهای بینالمللی مانند سوئیفت بهشدت محدود شود. این محدودیت باعث شده کشور برای تجارت به بازارهای غیررسمی و استفاده از ابزارهایی مانند رمزارزها روی بیاورد اما این روشها بهدلیل سهم ناچیز رمزارزها نتوانستهاند تأثیر قابلتوجهی بر نرخ ارز بگذارند.»
جذب سرمایهگذاری خارجی و ورود ارز
در بخش دیگر این پژوهش، با اشاره به ماهیت غیرمتمرکز رمزارزها، اعلام شده: «همچنین باتوجهبه قابلیت انتقال سریع و کمهزینه رمزارزها، پتانسیل بالایی برای جذب سرمایهگذاری خارجی و ورود ارز به کشور وجود دارد. این قابلیت بهویژه در کشورهایی که با محدودیتهای مالی و تحریمهای اقتصادی مواجهاند، اهمیت دوچندان پیدا میکند. ایران نیز میتواند از این پتانسیل برای بهبود شرایط اقتصادی و تقویت ذخایر ارزی خود بهره ببرد.»
طبق تأکید این مطالعه، «موفقیت در این زمینه نیازمند شفافیت قانونی، توسعه زیرساختها و تنظیمگری مناسب است. سیاستگذاران اغلب نگران خروج ارز هستند اما ایجاد محدودیتها منجر به ازدستدادن فرصت ورود ارز به کشور میشود. این رویکرد میتواند بازار داخلی را تضعیف کرده و نارضایتی کاربران و سرمایهگذاران را افزایش دهد. برای بهرهبرداری از پتانسیلهای بازار رمزارز و جلوگیری از خروج ارز باید سیاستهای متعادلی اتخاذ شود که در عین نظارت و شفافیت، از محدودیتهای انحصاری خودداری کند. تنظیمگری هوشمندانه و ایجاد زیرساختهای جذاب میتواند راه ورود ارز به کشور را باز نگه دارد و از مزایای این بازار نوظهور بهره ببرد.»
در این گزارش، تأثیر تتر بر قیمت و بازار ارز نیز بررسی شده است. طبق این اعلام «در ایران، قیمت تتر مستقیم از نرخ دلار در بازار آزاد تأثیر میپذیرد؛ بهعبارتدیگر، هر نوسانی در نرخ دلار، بهسرعت در قیمت تتر منعکس میشود. تغییرات در نرخ دلار آمریکا در بازار آزاد ایران، مستقیم بر قیمت تتر تأثیر میگذارد و تتر در قالب ابزار مالی، نرخ ارز را لحظهای برای افراد آشکار میکند؛ در نتیجه، میتوان گفت تتر بهعنوان یک استیبلکوین، بیشتر نقش شاخص لحظهای نرخ ارز را ایفا میکند و تأثیر مستقیمی بر تعیین نرخ ارز ندارد.»
کمک تتر به افزایش جریان ارز به کشور
طبق این پژوهش، «همانطور که طلا بهعنوان دارایی باارزش در تبادلات استفاده میشود، تتر نیز میتواند بدون تغییر نقش دلار، به افزایش جریان ارز به کشور کمک کند. متأسفانه سیاستهای جاری در تنظیمگری به عواملی از جنس قدرت سازمانها و تمایل به تأثیرگذاری سازمانی در تنظیمگری تبدیل شده است نه بررسی کارشناسی دقیق ماهیت رمزارزها، همین امر باعث میشود در مواقعی از تتر بهعنوان نقش دلار و در مواقعی بهعنوان نقش طلا یاد شود. بهتر است این ماهیت باتوجهبه تأثیر اصلی تتر در هر کشوری شناسایی شود.»
یافتههای این پژوهش به 3 بخش تقسیم شده؛ نخست اینکه رمزارزها سهم ناچیزی در بازار ارز جهانی و ایران دارند؛ دوم تغییرات نرخ ارز در ایران بیشتر به عوامل کلان اقتصادی مرتبط است و نباید تنظیمگری رمزارز در ایران را صرفاً به تغییرات ارز نسبت داد؛ سوم سیاستگذاریها باید مبتنیبر توسعه استفاده از رمزارزها بهعنوان ابزار مالی باشد، نه براساس فرضیات تأثیرگذار بر نرخ ارز و نهاد مالی فرضکردن صرافیهای رمزارز.
در پایان پژوهش، اینطور جمعبندی شده است: «در ایران، براساس آمار اعلامشده توسط رئیس کل بانک مرکزی در همایش بانکداری نوین و نظامهای پرداخت سال ۱۴۰۳، تراکنش ماهانه رمزارز در کشور حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان است که معادل ۶ میلیارد دلار در سال است. این آمار نشاندهنده حجم بالای معاملات رمزارزها در ایران است، کل ورودی درگاههای پرداخت صرافیهای ارزهای دیجیتال، حتی در بدترین حالت، کمتر از 5 درصد مبادلات روزانه دلار براساس دادههای رسمی بانک مرکزی است. این آمار نشان میدهد تأثیر این حوزه بر خروج ارز از کشور بسیار ناچیز است. درعینحال، باور داریم که باتوجهبه شرایط فعلی و رشد روزافزون این بازار، این حوزه میتواند بهجای خروج ارز به ارزآوری برای کشور کمک کند.»
این پژوهش پیشنهادهایی را نیز مطرح کرده است: «ایجاد قوانین واضح و کارآمد برای جلوگیری از سوءاستفاده مالی و حمایت از نوآوری، استفاده از رمزارزها برای تقویت سرمایهگذاری خارجی و بهبود تجارت بینالمللی، جلوگیری از مهاجرت سرمایه و کاربران به پلتفرمهای خارجی و سرمایهگذاری در فناوری بلاکچین و آموزش کاربران برای افزایش اعتماد عمومی.»