اخبار تاریخ > تاریخ ایران

یهودیان «شبان یهود» و «مسیح خدا»یش می‌خواندند

به گزارش  خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روزنامه سازندگی، کوروش بزرگ مانند بسیاری حاکمان نبود که در خیمه بماند و سربازان را به جنگ وادار کند. در هنگامه یکی از جنگ‌ها که همراه سپاه بود از اسب به زمین فرو افتاد و یک جنگجوی هندی با زوبین به بالای ران او زد، می‌توانستند کوروش را پس از آن زخم بکشند، ولی در همان وقت نزدیکانش او را زنده از معرکه به در برده و به اردوگاه خود رساندند. کوروش در آن سه روز که به صورت زخمی در بستر مانده بود، پسرش کمبوجیه را به پادشاهی برگزید و پس از این دستورها و وصیت‌ها درگذشت. این یکی از روایت‌هایی است که از مرگ پادشاه ایران کوروش کبیر وجود دارد و همان‌طور که درباره تاریخ درگذشت او، سندهای گوناگونی وجود دارد درباره نحوه مرگ او نیز روایت‌ها متفاوت است. برخی اسناد زمان مرگ کوروش بزرگ را مرداد ۲ هزار و ۵۵۴ سال پیش روایت کرده و برخی نیز این رخداد را همزمان با چهارم مارس و ۱۳ اسفند دانسته‌اند. «سازندگی» به همین مناسبت به بخشی از زندگی و دلاوری‌های این شخصیت مهم تاریخی ایران پرداخته است.

خاندان کوروش

کوروش بزرگ، پادشاه ایرانی از سمت خاندان پدری جزئی از پارس‌هاست که سال‌ها در شمال خوزستان کنونی حکومت کردند و نسب او از سمت مادری به مادها می‌رسد. به روایت هرودوت، «آستیاگ»، پدربزرگ کوروش پیش از به دنیا آمدن کوروش در خواب دید که از دخترش «ماندانا» نهر آب بزرگی روان است که بسیار فراتر از پایتخت و تمام آسیا را فراگرفت. تعبیر خواب نزد معبرها این‌گونه بود که فرزند دختر او روزی بر تمام آسیا غلبه خواهد کرد. زمانی که کوروش به دنیا آمد، نوزاد به دست چوپانی داده شد تا در میان جنگل رها شود اما همسر چوپان مانع شد و کودک را بزرگ کرد. کوروش به ۱۰ سالگی رسید و در ماجرای تنبیه یک پسربچه، نزد شاه فرستاده شد، راز چوپان برملا شد. آستیاگ پدربزرگ کوروش به او گفت: «فرزند عزیزم! به‌ دلیل خوابی که دیده بودم درباره تو بداندیشی کردم اما خوابم به ‌گونه‌ای دیگر تعبیر شد و به برکت بخت بلندت از سرنوشتی که برایت در نظر گرفته شده بود، رهایی یافتی. اکنون به پارس راهی خواهی شد و در آن‌جا پدر و مادرت را باز خواهی شناخت.» کوروش دربار آستیاگ را ترک کرد به درگاه کمبوجیه و خانواده خود رفت و در سن بلوغ به‌ عنوان دلیرترین و دوست‌داشتنی‌ترین نوجوان ایرانی شناخته شد. کوروش با کاساندان شاهزاده‌ هخامنشی ازدواج کرد و صاحب دو پسر به نام‌های کمبوجیه‌ دوم و بردیا و سه دختر شد که دو تن آن‌ها آتوسا و آرتیستونه نام داشتند و سومی احتمالاً رکسانا بود. کمبوجیه دوم پس از مرگ پدر به ‌جای او به تخت شاهی نشست و گفته می‌شود که بردیا برادر دیگر خود را کشت و درنهایت طی بازگشت از مصر به ایران به طرز مرموزی کشته شد.

حکمرانی اخلاقی

کوروش دوم نخستین پادشاه و بنیان‌گذار حکومت هخامنشی در ۴۰ سالگی به پادشاهی رسید و حدود سه دهه بر مناطق وسیعی از آسیا حکمرانی ‌کرد. هرودوت، نویسنده و جغرافی‌دان یونانی او را این‌گونه‌ توصیف کرده است: «کوروش دلیرترین و پرهوادارترین مرد جوان در پارس بود. او فریب زندگی پرزرق‌وبرق را ‌نخورد و بر ارزش زندگی شرافتمندانه واقف بود.» کوروش کبیر برخلاف فاتحان آشور و بابل هر کجا را که فتح کرد بیشترین احترام را به معابد اقوام نشان می‌داد و با پرهیز از تبعیض حتی برای تعمیر و توسعه‌ پرستشگاه‌ها هم کمک‌ می‌کرد و همان‌طور که خود اخلاق را رعایت و وسیله استحکام قدرت قرار داده بود به کاهنان معابد نیز اجازه نمی‌داد که در قدرت‌طلبی از حد خود فراتر بروند. او به علت سبک حکومت‌داری در میان ایرانیان «پدر» نامیده می‌شد، یهودیان به واسطه آزادی عبادتی که به آن‌ها داده شده بود، می‌گفتند که «شبان یهود» و «مسیح خدا»ست و حتی در میان یونانیان که سرزمین‌های‌شان را فتح کرده بود به پادشاهی نمونه و قانون‌گذار معروف بود. کوروش بزرگ به چشم مردمی که تا پیش از آن مورد ظلم امپراتوری‌ها قرار داشتند، نجات‌دهنده و منشأ عدل بود. پادشاهی ساده‌زیست که تا همین امروز آرامگاهش مورد احترام عده بسیار زیادی از مردم ایران و جهان است. سال ۱۸۷۸ میلادی در جریان حفاری‌های بابل یک استوانه سفالی کشف شد که فرمان کوروش کبیر درباره شیوه رفتار انسانی با ساکنان سرزمین بابل برای فاتحان ایرانی به خط میخی و به زبان بابلی روی آن نوشته شده بود. فرمان کوروش به ‌عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته می‌شود و سازمان ملل متحد حدود یک قرن پس از کشف منشور، متن آن را به تمام زبان‌های رسمی ترجمه و در دسترس دفاتر این سازمان در کشورهای مختلف قرار داد.

در منابع تاریخی

ابن العبری، دانشمند و مورخ مسیحی یعقوبی در مختصر تاریخ الدُّوَل آورده است: «کوروش ۳۱ سال پادشاهی کرد و بر عراق، خراسان،ارمنستان، شام و فلسطین استیلا جست و در بلاد هند به جنگ رفت و پادشاه هند را بکشت. کوروش با خواهر رزوبابیل پسر شلائیل پسر یویاخین پسر یویا،قیم پادشاه یهودا ازدواج کرد. چون زفاف به انجام آمد، مقام آن زن نزد او بسی فرا رفت و او را گفت: از من هر چه می‌خواهی بخواه. زن از او خواست که بنی‌اسرائیل را به اورشلیم بازگرداند و آنان را اجازت دهد تا آن شهر را عمارت کنند. کوروش بنی‌اسرائیل را گرد آورد و آنان را مخیر کرده، گفت: هر که دوست می‌دارد به اورشلیم رود، برود و هر که می‌خواهد این‌جا بماند. آنان که به سرزمین خود بازگشتند ۵۰ هزار مرد بودند، افزون بر زنان و کودکان». پیترو دلا واله، جهانگرد ایتالیایی نیز در بخشی از سفرنامه خود به این شخصیت تاریخی اشاره‌هایی داشته است: «چنان‌چه گزنفون می‌گوید پانته‌آ، همسر پادشاه شوش هنگامی که به اسارت سربازان کوروش درآمد، چادری به او دادند که در آن به همراه یاران خود به زمین نشست و حزقیال نبی نیز در همین زمینه سخن‌هایی گفته است. گفت‌وگوی دوستانه و شوخی و مزاح پادشاهان در ایران کهن نیز کاری عادی و جاری بوده است چنان‌که به گفته گزنفون تاریخ‌نگار شهیر، کوروش بزرگ و دیگر پادشاهان نیز به همین شیوه رفتار می‌کردند.» از پیامبر اسلام نیز این‌گونه نقل شده است: «به یکی از پادشاهان پارس که مرد مومنی بود، به نام کوروش، وحی کرد که به نزد بازماندگان بنی‌اسرائیل برود و آزادشان سازد. کوروش چنین کرد و داخل بیت‌المقدس شد و زینت‌آلات آن را بازگرداند و بنی‌اسرائیل ۱۰۰ سال فرمانبردار خداوند بودند.»

ماجرای درگذشت کوروش

سوم مارس برابر ۱۳ اسفند ۵۳۰ پیش از میلاد روزی است که گفته می‌شود، کوروش کبیر از دنیا رفت. او برای اخراج طوایف آرال که از سیردریا گذشته وارد سُغدیانا و سرزمین پارسیان در فرارود، یعنی تاجیکستان امروز شده بودند به این منطقه رفته بود و زمانی که سوار بر ارابه در حال جنگ و هدایت سربازان خود بود از سوی دشمن زخمی شد و از دنیا رفت. برخی اسناد تاریخی ازجمله دو لوح گلی در بابل هم حکایت از زمان مرگ او بین روزهای ١۲ تا ۳١ آگوست (۲۲ مرداد تا ١۰ شهریور) ۵۳۰ پیش از میلاد دارد. برخی مورخان مانند گزنفون اما معتقدند که درگذشت کوروش به واسطه سالخوردگی رقم خورده و برخی مانند کتزیاس، تاریخ‌نگار و پزشک یونانی هم روایت زخمی شدن در جنگ را مطرح کرده‌اند.

۲۵۹

منبع خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا