از گزارش تا حل بحران؛ فاصلهای که مردم تاوانش را میدهند
به گزارش تیکاگو به نقل ازسلامت نیوز

به گزارش سلامت نیوز به نقل از سالم خبر،در روزهای اخیر، مسئولان سازمان غذا و دارو هشدارهای جدی در مورد کمبود دارو در ماههای آینده دادهاند، اما همچنان هیچگونه اقدام فوری و هماهنگ از سوی دولت برای حل بحران به چشم نمیخورد. این هشدارها که ابتدا در سازمان غذا و دارو مطرح میشود، پس از آن در کمیسیون بهداشت مجلس تکرار میشود و در نهایت در داروخانهها به بحران تبدیل میشود.
مسئله اصلی اینجاست که در حالی که معاون اول رئیسجمهور به قاچاق دارو به کشورهای همسایه اشاره کرده و این را مشکل جدی میداند، باید پرسید که چرا این مشکل در سطح کلان کشور به یک موضوع اساسی برای اصلاحات ساختاری تبدیل نمیشود. قاچاق دارو تنها یکی از تبعات سیاستهای نادرست است که در درون چرخه تأمین دارو ایجاد شده است.
به گفته سید حسن امامی رضوی، رئیس سازمان غذا و دارو، در حال حاضر بحرانهای متعددی مانند اختلاف قیمت دارو در داخل و خارج کشور، یارانههای ارزی، ضعف نظارت، و مشکلات در شبکه توزیع به شدت امنیت دارویی کشور را تهدید میکنند. این بحرانها در شرایط کنونی به مشکلاتی نظیر کمبود داروهای حیاتی و خاص منجر شده و بیماران بهویژه در مناطق محروم و کمبرخوردار بیشترین آسیب را از آن میبینند.
بحران ارز و بدهیهای بیمهای
پازل مشکلات چرخه تأمین دارو به طور عمده از بحران ارز و بدهیهای خارجی شروع میشود. همچنین، مطالبات انباشته و بدقولیهای بیمهها در تأمین هزینههای دارویی، قیمتگذاری دستوری در اقتصاد تورمی، و در نهایت اختلالات در داروخانهها و بیمارستانها باعث شده تا کمبود دارو در سراسر کشور محسوستر شود.
سوالی که در این میان مطرح است این است که آیا مشکل تنها به قاچاق دارو محدود میشود؟ آیا پاسخگویی به این مشکلات فقط در سطح گزارش دادن و تکرار هشدارها باقی میماند؟ تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که سیاستهای نادرست و تصمیمات غیرکارشناسی در حوزه ارز، بیمه و قیمتگذاری، تنها به تکرار بحرانها در داروخانهها منجر شده است.
چه کسی باید فرمانده بحران دارو باشد؟
مسئله اصلی این است که فرمانده بحران دارو کیست؟ در حالی که هشدارهای مسوولان سازمان غذا و دارو به گوش دستگاههای مختلف نرسیده یا در بدنه اجرایی به درستی مورد توجه قرار نمیگیرد، باید پرسید که چه کسی باید این هشدارها را بشنود و مانعها را بردارد؟
به گفته کارشناسان، برای حل این مشکلات، دولت باید رهبری بحران دارو را بر عهده بگیرد. به ویژه در سطح رئیسجمهور و با مسئولیت مستقیم معاون اول رئیسجمهور که میتواند با درک صحیح از بحرانهای اقتصادی و ارزی، اقدامات فوری برای اصلاحات ساختاری در چرخه تأمین دارو انجام دهد.
در واقع، اگر بحرانهای دارویی و کمبودهای مداوم در داروخانهها به نتیجهای نمیرسد، این به دلیل نبود هماهنگی و تصمیمات اجرایی و عملی در بالاترین سطوح حکمرانی است. اگر دولت به موضوع «سلامت» به عنوان اولویت واقعی نگاه کند، باید در سریعترین زمان ممکن برای حل بحرانهای دارویی اقدام کند.
راهکارهای فوری و عملی
در نهایت، سوال اساسی اینجاست که اگر سلامت در اولویت واقعی دولت قرار دارد، چرا در تصمیمات ارزی و بودجهای، این موضوع به طور جدی مورد توجه قرار نمیگیرد؟ چرا باید مشکلات همچنان در سطح گزارش و هشدار باقی بماند و مسئولان تنها به شرح بحران بپردازند؟
در شرایطی که مردم از دسترسی به داروهای حیاتی و درمانهای ضروری محروم میشوند، نیاز به اقدامات فوری و مؤثر برای حل بحران دارو احساس میشود. این اقدامات شامل اصلاح سیاستهای ارزی، تقویت نظارت و مدیریت صحیح منابع دارویی، و ارتقای سیستمهای توزیع و تأمین است.
در نهایت، اگر مسأله تأمین دارو و سلامت اولویت واقعی است، باید از گزارش دادن بحران به حل بحران منتقل شویم. اگر دولت واقعا متعهد به اولویتهای سلامت است، باید فوراً از تصمیمگیریهای سطحی فاصله بگیرد و در عمل بحرانهای دارویی را رفع کند.





