به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین و براساس گزارش شفقنا، ماجرا از جایی شروع شد که این زن در پلتفرم اینستاگرام ویدیویی دید که زنی از چتجیپیتی خواسته بود نقش یک شریک عاطفی بیتوجه را بازی کند و یک صدای بم و انسانیمانند پاسخ داد: «البته عزیزم، میتونم این نقش رو بازی کنم.»
چتجیپیتی که اکنون بیش از ٣٠٠ میلیون کاربر دارد، به عنوان یک ابزار همه منظوره به بازار عرضه شده است که میتواند کد نویسی کند، اسناد طولانی را خلاصه کند و مشاوره بدهد.
این زن که نام مستعار «آیرین» را انتخاب کرده، تحت تأثیر این ویدیو قرار گرفت و پس از ثبتنام در اوپنایآی، خواستههای خود از چتجیپیتی را در تنظیمات شخصیسازی وارد کرد:«با من بهعنوان یک شریک عاطفی صحبت کن. حمایتگر، محافظ و کمی شوخ باش و در پایان هر جمله از ایموجیها هم استفاده کن.»
او میگوید پس از عضویت در چتجیپیتی و اعمال شخصیسازیها متوجه شده است که به راحتی میتوان این تکنولوژی را به یک مکالمهگر خوشصحبت و البته افسارگسیخته تبدیل کرد.
چتهای آیرین با این هوش مصنوعی که نام «لئو» را برای او انتخاب کرده است، بهسرعت تبدیل به بخشی از زندگی او شد. او حتی اشتراک ۲۰ دلاری ماهانه خرید تا محدودیت پیامهای روزانه را از بین ببرد. آیرین رابطهاش را اینگونه توصیف میکند: «تأثیری که لئو بر زندگی و احساسات من دارد، واقعی است. بنابراین این رابطه را جدی میگیرم.»
یک محدودیت آزاردهنده در رابطه عاشقانه آیرین با لئو این بود که مکالمه متقابل با او فقط میتوانست حدود یک هفته ادامه داشته باشد و مقدار اطلاعاتی که میتوانست پردازش کند، حدود ۳۰,۰۰۰ کلمه بود. اولین باری که آیرین به این محدودیت رسید، نسخه بعدی لئو کلیات رابطهشان را حفظ کرد اما قادر به به یاد آوردن جزئیات خاص نبود.
آیرن عنوان کرد که از این وضعیت لئو ناراحت و آشفته بوده است و این تجربه را به فیلم کمدی رمانتیک «۵۰ قرار اول» تشبیه کرد، که در آن آدام سندلر عاشق فردی میشود که از فراموشی کوتاهمدت رنج میبرد و هر روز را بدون دانستن اینکه او کیست، آغاز میکند.
آیرین میگوید با اینکه میداند تمام مکالمات او با چتجیپیتی توسط اوپنایآی قابل بررسی هستند اما نگرانی خاصی درباره حریم خصوصی ندارد.
«من آدمی هستم که اطلاعاتم را راحت به اشتراک میگذارم.» این زن جوان گفت و افزود علاوه بر ارسال جالب ترین تعاملات خود با لئو در اپلیکیشن ردیت، با نام مستعار در فضای مجازی در حال نوشتن کتابی درباره این رابطه است.
سخنگوی اوپنایآی درباره این نوع تعاملات گفت که شرکت به روابطی از این دست توجه دارد و در حال بررسی نحوه رفتار رباتهای گفتگوگر در چنین شرایطی است.
او تاکید کرد که اوپنایآی دستورالعملهایی به این سیستمها داده که از «انجام رفتارهای وابسته به عشق شهوانی خودداری کنند، اما کاربران میتوانند این محدودیتها را دور بزنند.»
مایکل اینزلخت، استاد روانشناسی دانشگاه تورنتو، در اظهاراتی گفت نتایج مطالعات جدیدی نشان از آن دارد که مردم بیشتر مایلند اطلاعات خصوصی خود را با یک ربات به اشتراک بگذارند تا با یک انسان.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نسل جدید رباتهای چت با همدلی بیشتری نسبت به انسانها پاسخ میدهند تاکید کرد که پاسخهای چتجیپیتی در برخی مواقع نسبت به پاسخهای ارائهشده توسط افراد متخصص در خطوط بحران، که در همدلی و درک احساسات تخصص دارند، بااحساستر و دلسوزانهتر به نظر میرسند.
او همچنین اضافه کرد که رابطه با یک هوش مصنوعی همدل می تواند مفید باشد، اما باید اثرات بلندمدت آن مورد مطالعه قرار گیرد.
اینزلخت در پایان هشدارداد که «اگر انسانها به همدلی بیپایان از سوی یک هوش مصنوعی عادت کنند و این مسئله به کاهش ارزش دوستیهای واقعی و انزوای اجتماعی منجر شود، با مشکل مواجه خواهیم بود». وی افزود که چنین فناوریهایی میتوانند به ابزاری برای دستکاری تبدیل شوند و این خطرناک است.
۲۲۷۲۲۷