کتاب های چرخ زمان یک مجموعه فانتزی حماسی است. این مجموعه ۱۵ کتاب دارد که بخشی از آن را نویسنده فقید، رابرت جردن نوشته است. این مجموعه به عنوان یکی از برجستهترین آثار فانتزی حماسی شناخته میشود و با روایت گسترده، درام فراگیر، نبردهای حماسی، دسیسههای سیاسی و داستانها عاشقانههای دلگرمکنندهاش بسیاری را عاشق دنیای فانتزی کرده است.
در سال ۲۰۲۱، کتاب های چرخ زمان توسط آمازون پرایم به یک سریال تلویزیونی تبدیل شد که فصل سوم آن در سال ۲۰۲۵ منتشر شد.
این سریال و کتابها موفقیت بزرگی کسب کردهاند. سریال توانسته طرفداران جدیدی را به دنیای چرخ زمان جذب کند. محبوبیت این مجموعه با پخش هر فصل سریال اوج میگیرد. البته، باید توجه کرد سریال اقتباس کاملاً وفادارانه به کتاب های چرخ زمان نیست. برخی این اتفاق دوست ندارند. در مقابل گروهی دیگر معتقدند این اتفاق مثبت است چون تمام مجموعه چرخ زمان به یک اندازه خواندنی نیست.
در ادامه، تمام کتابهای مجموعه چرخ زمان را از غیرجذابترین تا جذابترین مرتب کردهایم.
۱۵. چهارراه گرگومیش (۲۰۰۳) – کتاب ۱۰
از هر کسی که مجموعه چرخ زمان را خوانده است بخواهید یک اتفاق مهم کتاب چهارراه گرگومیش نام ببرد، به احتمال زیاد جوابی نخواهد داشت. کتابهای هفتم تا دهم چرخ زمان معمولاً به عنوان بخش کسالتبار این دنیا شناخته میشوند. در این میان دهمین کتاب بدترین کتاب ممکن چرخ زمان است.
وقتی میگوییم در این رمان هیچ اتفاقی نمیافتد، اغراق نمیکنیم! تنها تصور کنید که سه سال منتظر انتشار این کتاب ماندهاید و بعد متوجه شوید که نه داستان پیشرفت کرده، نه شخصیتها توسعهیافتهاند و نه هیچ پیچش غیرمنتظرهای رخ داده است. ریتم روایت آنقدر کند است که خواند مثل مشق شب است؛ کسالتبار و دوست نداشتنی، اما ضروری برای ادامه راه.
۱۴. راه خنجرها (۱۹۹۸) – کتاب ۸
بزرگترین مشکل کتاب راه خنجرها این است که کمی خوب است، اما آخرش خوب نیست! یک خط داستانی مهم در این کتاب به پایان میرسد، اما نتیجهگیری آن به شدت ناامیدکننده است. این موضوع کل کتاب را خراب میکند. بهجز این خط داستانی مهم، همهچیز مانند کتاب چهارراه گرگومیش است: اتفاقات کمی رخ میدهد و هر چه هم که پیش بیاید، به سرعت فراموش میشود.
مشکل این بخش از مجموعه این است که تلاش میکند همه داستانها را همزمان روایت کند، در حالی که بهتر بود تنها بر روی چند خط داستانی مشخص تمرکز میکرد.. این کار درست مثل کاری است که جرج آر.آر. مارتین در کتابهای ضیافتی برای کلاغها و رقصی با اژدهایان انجام داد. اما در نهایت این اتفاق رخ نداد و ما شاهد کتاب بدی هستیم.
۱۳. تاجی از شمشیرها (۱۹۹۶) – کتاب ۷
تاجی از شمشیرها نقطه شروع بخش کسالتآور مجموعه است. این جا، جایی که ریتم روایت کند و اتفاقات کماهمیت هستند. این کتاب برای طرفدارانی که مشتاق بودند ببینند جردن پس از کتاب ششم چطور میخواهد خودش را به چالش بکشد، یک ناامیدی بزرگ بود. این کتاب در بهترین حالت یک کتاب معمولی است.
پایان این کتاب کمی هیجانانگیز است، اما نه آنقدر که بتواند کتاب را نجات دهد. بخش زیادی از داستان تکراری به نظر میرسد. در کل، این کتاب بسیار کند و سختخوان است، گرچه نکات مثبتی نیز دارد که آن را کمی از سایر کتابهای این بخش متمایز میکند.
۱۲. قلب زمستان (۲۰۰۰) – کتاب ۹
از بین کتابهای کند و بد مجموعه، قلب زمستان احتمالا بهترین کتاب است؟ چرا؟ چون حداقل در آن اتفاقاتی مهم رخ میدهد! دو موضوع کلیدی در این کتاب حلوفصل میشود که زمینه را برای پایانبندی مجموعه فراهم میکند. این کتاب یک اوج بسیار هیجانانگیز هم دارد و بخشی از شخصیتها را از داستان خارج میکند.
همانطور که از نام کتاب پیداست، داستان در زمستانی سخت و طاقتفرسا رخ میدهد. این زمستان، زمستانی است که نتیجهی آشفتگیهای آبوهوایی ناشی از تأثیر تاریکیار است. با این حال، قلب زمستان همچنان کتابی کند و بدخوان است. این کتاب آغازی قوی و پایانی قویتر دارد، اما بین دو آغاز پایان یک روایت کند و بیاتفاق داریم.
۱۱. بهار نو (۲۰۰۴) – کتاب شماره ۰
این رمان پیشدرآمد در واقع یک ماجراجویی سرگرمکننده است که به بررسی منشأ دوستی موریین و لن، نحوهی آشنایی آنها، چگونگی پیشرفت موریین در سلسلهمراتب آیسِدای، و لحظهی تولد رند میپردازد. بهار نو نگاهی جذاب به فرهنگ برج سفید ارائه میدهد و روایتی است که به ریشههای شخصیتهای محبوب و همچنین آجا سیاه میپردازد.
مشکل اصلی این است که این کتاب بیش از حد کوتاه است. با حدود ۳۵۰ صفحه، بهار نو کوتاهترین کتاب مجموعه کتاب های چرخ زمان است. همچنین بحثهایی در مورد زمان مناسب خواندن آن وجود دارد. برخی طرفداران معتقدند که برای خواندن و درک این کتاب نیازی به پیشزمینه نیست، در حالی که برخی دیگر توصیه میکنند که باید پس از خواندن بخش قابلتوجهی از مجموعه به سراغ آن رفت.
۱۰. اژدها متولد شده (۱۹۹۱) – کتاب شماره ۳
اژدها متولد شده کتابی بحثبرانگیز است؛ برخی از آن متنفرند و برخی عاشقش. با این همه یک مشکل اساسی وجود دارد که بسیاری از طرفداران به آن اشاره میکنند. انتظار میرود که در رمانی با عنوان «اژدها متولد شده»، بیشتر داستان حول محور شخصیت اصلی آن یعنی اژدها باشد، درست است؟ اما اینطور نیست. رند، به عنوان اژدها، در این کتاب تقریباً حضور ندارد.
بیشتر داستان حول محور ناپدید شدن رند و تلاش دیگران برای یافتن او میچرخد. و در نهایت آنها فقط در بخش پایانی او را پیدا میکنند. در طول کتاب، شاید تنها ده صفحه از چشم او روایت میشود. بنابراین خوانندگان تقریباً هیچ ایدهای دربارهی آنچه برای او رخ میدهد ندارند.
پایانبندی کتاب نسبتاً خوب از کار درآمده، اما هیجانانگیزترین کتاب عالی نیست. در هر صورت، سریال تلویزیونی تصمیم گرفته است که فعلاً این کتاب را کاملاً نادیده بگیرد. داستان این جلد اتفاق خاصی ندارد، جز لحظهی اوج پایانی، که خود مقدمهای بر خطوط داستانیای دیگر است که ده کتاب دیگر طول میکشد. در کل، این کتاب خوبی است، اما در ساختار روایی آن برخی جاهای خالی وجود دارد.
۹. خنجر رؤیاها (۲۰۰۵) – کتاب شماره ۱۱
خنجر رؤیاها جایی است که کتاب های چرخ زمان بالاخره دوباره جان میگیرد. در این جا مجموعه چرخ زمان مسیر خود را پیدا میکند و خطوط داستانی را به شیوهای منطقی و رضایتبخش به هم پیوند میدهد. این کتاب همچنین جایی است که دیوانگی در رند به شکل جدی آشکار میشود و با روح اولین اژدها که در ذهنش ساکن است، دستوپنجه نرم میکند.
متأسفانه، خنجر رؤیاها آخرین کتابی است که بهطور کامل توسط رابرت جردن نوشته شد، چراکه او دو سال بعد، بهدلیل بیماری آمیلوئیدوز قلبی، بهطرز غمانگیزی درگذشت. اینکه او با کتابی قدرتمند و موفق این دنیا را ترک کرد، اتفاق خوبی بود، اما همچنان مرگ زودهنگام او برای طرفداران ناراحتکننده است. با این وجود، خنجر رؤیاها همان کتابی است که آتش اشتیاق را در قلب طرفداران دوباره شعلهور میکند.
۸. ارباب آشوب (۱۹۹۵) – کتاب شماره ۶
بسیاری از طرفداران، ارباب آشوب را بهخاطر پایانبندی هیجانانگیزش دوست دارند. نبرد موجود در انتهای کتاب فوقالعاده است. این نبرد به خوانندگان اجازه میدهد که تخیل خود را با تصاویری انفجاری و پرجزئیات، که به سبک خاص جردن نوشته شده، به پرواز درآورند. این لحظهی اوج بدون شک یکی از بهترین اوجهای مجموعه است. اما کل کتاب آنقدر درخشان نیست.
اگرچه پایانبندی کتاب به اندازهای قوی است که میتوان از بخشهای متوسطتر آن چشمپوشی کرد، اما مسیر طولانی تا رسیدن به آن نقطه یک نقطه ضعف است. این کتاب در واقع نشانهای از کند شدن ریتم داستان در جلدهای بعدی بود، کندیای که تا مدتها ادامه یافت. ارباب آشوب یکی از کتابهای خوب مجموعه است، اما شاید آنقدر که برخی از طرفداران ادعا میکنند، عالی نباشد.
۷. طوفان در راه است (۲۰۰۹) – کتاب شماره ۱۲
طوفان در راه است نقطهای است که در آن کاملاً مشخص میشود که پایان جهان نزدیک است. غذاها بهسرعت فاسد میشوند، ابرهای تیره آسمان را پوشاندهاند و هیچ نوری از میان آنها عبور نمیکند، و بیماریهای واگیردار در مناطق پرجمعیت شیوع پیدا میکنند. پس از مرگ رابرت جردن، آیندهی این مجموعه در هالهای از ابهام قرار گرفت، اما خوشبختانه، جردن حجم زیادی از یادداشتهای مرتبط را از خود بهجا گذاشته بود که در نهایت به برندون سندرسون، نویسندهی مشهور فانتزی، سپرده شد. این اولین کتابی که سندرسون نوشت، کتابی وفادار به سبک جردن.
در این نقطه، اوضاع تاریکتر از همیشه میشود. دیوانگی رند ده برابر شدت میگیرد و مردم تحت شرایطی غیرقابلباور جان خود را از دست میدهند، چراکه بافت زمان در حال فروپاشی است. این رمان سرشار از تنش و اضطراب است، با اوجگیری رویدادهایی که به یک پایان شکوهمند منتهی میشوند، و با حس دلهرهای که هر لحظه بیشتر میشود—حسی که به خوانندگان میفهماند اوضاع وخیم است و هر لحظه بدتر خواهد شد، و اینکه جنگ پایانی، دیگر خیلی دور نیست. این احساس ناگزیر بودن سرنوشت، هم هیجان ایجاد میکند و هم نوعی اضطراب را در خوانندگان برمیانگیزد، که تأثیرگذاری داستان را دوچندان میکند.
۶. برجهای نیمهشب (۲۰۱۰) – کتاب شماره ۱۳
هر زمان که چرخ زمان به آثار باستانی، یادگارهای تمدنهای گمشده یا اشیای جادویی از دورانهای گذشته اشاره میکند، داستان بهشدت هیجانانگیز میشود، زیرا این عناصر باعث میشوند جهان داستانی وسیعتر و مرموزتر به نظر برسد. برجهای نیمهشب این کار را به شکلی عالی انجام میدهد، با استفاده از ابعاد جایگزین و دروازههایی به دنیاهای دیگر که قهرمانان برای پیشبرد مبارزهشان علیه شیاطین از آنها بهره میبرند. چیزهایی که از همان کتاب اول فقط بهصورت اشارهوار ذکر شده بودند، در این کتاب بهطور ملموس و کاربردی ظاهر میشوند و نقشی کلیدی ایفا میکنند.
این کتاب از کتاب های چرخ زمان بهشدت تحت تأثیر سبک نوشتاری برندون سندرسون قرار دارد، اما هنوز هم ردپای جردن در آن دیده میشود تا طرفداران قدیمی راضی شوند. البته، ایراداتی در این کتاب وجود دارد که نمیتوان نادیده گرفت.
۵. آتشهای آسمان (۱۹۹۳) – کتاب شماره ۵
آتشهای آسمان یک اثر عالی در کتاب های چرخ زمان است، اما یک نقطهضعف بزرگ دارد: شخصیت پرین (Perrin) اصلاً در این کتاب حضور ندارد. حذف او از داستان، آن هم در حالی که یکی از مهمترین و محبوبترین شخصیتهای مجموعه است، تصمیمی عجیب به نظر میرسد. البته، دلیل مشخصی برای غیبت او وجود دارد، اما این دلیل کمی غیرمنطقی به نظر میرسد، زیرا پرین معمولاً فردی جدی است که همیشه سعی دارد با تاریکی مبارزه کند.
با این حال، سایر بخشهای کتاب فوقالعاده هستند. در این مرحله، اوضاع از همیشه جدیتر میشود، و یک اتفاق بزرگ در پایان کتاب، خوانندگان را غافلگیر میکند. این دیگر یک ماجراجویی سرگرمکننده نیست؛ یک جنگ واقعی با تاریکی آغاز شده و خوانندگان، مانند شخصیتها، دیگر هیچ کنترلی بر داستان ندارند.
۴. شکار بزرگ (۱۹۹۰) – کتاب شماره ۲
شکار بزرگ اساس داستان فصل دوم سریال تلویزیونی اقتباسی از چرخ زمان است و نقطهای که در آن هم سریال و هم کتابها شروع به جذب گستردهی مخاطب کردند. این کتاب دقیقاً از جایی که جلد اول متوقف شد، ادامه مییابد و یک ماجراجویی دیگر را آغاز میکند. در این جلد، دشمنی جدید معرفی میشود: ارتش مهاجم شانچان (Seanchan) از شرق، که نقطهی اوج داستان نیز اولین نبرد واقعی مجموعه را رقم میزند.
توسعهی شخصیتها بهشکلی عمیق و استادانه صورت میگیرد و مفاهیم جدیدی به دنیای داستان اضافه میشوند. البته، برخی از این مفاهیم، بهویژه آنهایی که دربارهی ابعاد جایگزین هستند، ممکن است کمی پیچیده و دشوار باشند. با این حال، شکار بزرگ نقطهی آغاز روایت بلند، پیچیده و درهمتنیدهای است که چرخ زمان به خاطر آن مشهور است. با اینکه بخشهایی از داستان ممکن است فراموششدنی باشند، اما بهطور کلی، این کتاب از ابتدا تا انتها پر از هیجان و ماجراجویی است.
۳. چشم جهان (۱۹۹۰) – کتاب شماره ۱
بهترین ویژگی چشم جهان این است که میتوان آن را بهعنوان یک داستان مستقل و خودبسنده در نظر گرفت. روایت کتاب کاملاً سرراست است و برخلاف جلدهای بعدی، چندان درگیر مسائل عمیق یا سیاسی نمیشود. در عوض، داستان ماجراجویی عظیمی را دنبال میکند که در آن یک جادوگر خردمند، گروهی از کشاورزان سادهلوح و جوان را به سمت شهرهای بزرگ هدایت میکند تا بفهمند چه کسی برگزیده است و چه کسی قرار است بشریت را نجات دهد.
پایانبندی کتاب رضایتبخش است؛ برخی سوالهای جواب میگیرند و برخی نه. این بدان معناست که حتی اگر خواننده تصمیم بگیرد ادامهی مجموعه را نخواند، باز هم احساس نمیکند که با ابهامات زیادی روبهرو است. فصل اول سریال تلویزیونی چرخ زمان همین مسیر را دنبال کرد. این کتاب حس و حال کلاسیک فانتزی به سبک جی. آر. آر. تالکین را در خود دارد، جهانی وسیع با موجوداتی رازآلود.
۲. ظهور سایه (۱۹۹۲) – کتاب شماره ۴
ظهور سایه مبنای فصل سوم سریال تلویزیونی چرخ زمان است؛ انتخاب بسیار خوب. این کتاب یکی از محبوبترین جلدهای مجموعه محسوب میشود. ظعئر سایه حتی اگر برای خوانندهای بهترین کتاب نباشد، بیشک در فهرست برترین کتابهای چرخ زمان جای میگیرد. این رمان نزدیک به ۱۰۰۰ صفحه است، اما ضربآهنگی دقیق و هوشمندانهای دارد. شما در این کتاب دنیای چرخ زمان را میشناسید، اتفاقات خوبی را شاهد هستید و داستان جلو میرود.
این کتاب بیش از هر جلد دیگری به بررسی اشیای جادویی و مکانهای مرموز میپردازد، تا در نهایت داستان به نقطهی اوج خود برسد: نبردی عظیم در مرکز شهری باشکوه علیه نیروهای رهاشدگان. ظهور سایه بدون شک یکی از برترین آثار رابرت جردن است. این کتاب چرخ زمان را از دیگر رقابیش جدا میکند.
۱. خاطرهی روشنایی (۲۰۱۳) – کتاب شماره ۱۴
خاطرهی روشنایی پایان حماسی کل مجموعهی چرخ زمان است. در این کتاب عظیم، اتفاقات بسیاری رخ میدهد: شخصیتهای اصلی زیادی جان خود را از دست میدهند، امپراتوریها ظهور میکنند و فرو میریزند، خطوط داستانی که بیش از ۲۰ سال قبل شکل گرفته بودند به نتیجه میرسند، و در نهایت نبرد نهایی که مدتها در انتظارش بودیم، از راه میرسد. با وجود تمام این آشفتگیها، روایت کتاب همچنان روان و قابلفهم است و خواننده را تا آخرین صفحه درگیر داستان میماند.
تنها ایراد کتاب این است که فصل مربوط به نبرد نهایی بیش از ۲۰۰ صفحه دارد است! یک فصل واحد با این حجم غیرمعمول است، اما واقعا ارزشش را دارد. این کتاب پایانبندی باشکوهی که کتاب های چرخ زمان به آن نیاز دارند را خلق میکند.
منبع: Collider