به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «رحمت خدا، توبه و سرنوشت اعمال» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
بنابر روایت حوزه، خداوند کریم، ستار و غفار است و گناهکاران را میبخشد. از برخی آیات و روایات استفاده میشود که بهتر است رجا (امیدواری) بیشتر از خوف (ترس) باشد.
علت این امر آن است که منشأ رجا، محبت است و منشأ خوف، غضب؛ و خداوند رحمتش بر غضبش سبقت دارد: «یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ».
* در زمان مرگ، تنها اعمال انسان همراه و نجاتبخش اوست
هر کس گناه کند، به خودش ضرر زده است، ولی اگر توبه کند، خداوند مهربان است و میبخشد و ضررهای گناه را نیز جبران میکند.
حیف است با چنین خدای مهربانی دوست نباشیم و از او غافل بمانیم، در حالی که همیشه در محضر او هستیم: «هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ».
انسان در حال احتضار متوجه میشود که در حال خروج از این دنیاست. در این لحظه، مال، اهل، فرزندان و اعمالش برای او مجسم میشوند.
انسان از خانواده و خویشانش درخواست کمک میکند، ولی آنها در پاسخ میگویند: «ما در این دنیا با تو بودیم و کمک میکردیم، ولی اکنون تنها تا دم قبر میتوانیم همراه تو باشیم و کاری از دست ما ساخته نیست».
سپس او به اموال خود نظر میکند تا از آنها مدد بگیرد، ولی اموال به او میگویند: «از من فقط به اندازه یک کفن حق داری و من از آنِ ورثه هستم». در مرحله بعد، او به اعمال خود نگاه میکند و اعمالش خطاب میکنند: «ما با تو هستیم و در همه جا از تو جدا نمیشویم». اگر اعمالش نیک باشد، در مواقع اضطراری به کمک او میآیند».
* شفاعت تنها در قیامت امکانپذیر است
وقتی انسان به عالم دیگر منتقل میشود، برای هر روزی که در این دنیا زندگی کرده است، در برزخ باید نتیجهاش را ببیند و پاسخگو باشد.
ممکن است برای یک روز، انسان دهها یا صدها سال در برزخ معطل شود و در آنجا شفاعتی وجود ندارد.
تنها چیزی که در برزخ همراه انسان است، اعمال اوست. شفاعت تنها در قیامت امکانپذیر است.
به همین دلیل، امام سجاد (علیهالسلام) فرمودهاند: «إِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَانِ»؛ قبر یا باغی از باغهای بهشت است یا چاهی از چاههای جهنم.
برخی میگویند: «إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا»؛ خداوند همه گناهان را میبخشد. این سخن درست است، ولی خداوند حقالناس را نمیبخشد.
باید حق مردم را ادا کرد؛ خداوند تنها از حق خود میگذرد. هر مؤمن هشتاد حق دارد که باید رعایت شود. مثلاً اگر کسی به واسطه حسادت، غیبت مؤمنی را کند و به او ضرر بزند، باید جبران کند.
در روایات آمده است که کسی که حسادت داشته باشد، ایمان ندارد. ایمان در قلب حسود همانطور آب میشود که نمک در آب حل میشود.
شخص حسود دشمن خدا، بنده خدا و نعمتهای خداست. او به نعمتهایی که خدا به دیگران داده است، حسادت میورزد.
حسادت هیچ سودی برای فرد حاسد ندارد و تنها حقالناس را بر عهده او میگذارد و خداوند از این امر نخواهد گذشت.
* جنبههای مختلف حقالناس
حقالناس دو جنبه دارد:
یکی ضایع کردن حق دیگران
و دیگری مخالفت با حکم خدا.
خداوند میبخشد، اما به شرط توبه و جبران حق دیگران.
نبی اکرم (صلیالله علیه وآله) فرمودهاند: «مَنْ آذَی مُؤْمِنًا وَلَوْ بِشَطْرِ کَلِمَةٍ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَکْتُوبًا بَیْنَ عَیْنَیْهِ آیِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»؛ هر کس مؤمنی را آزار دهد، حتی به اندازه نصف یک کلمه، در روز قیامت میان چشمانش نوشته میشود: «مأیوس از رحمت خدا»؛ رحمت خدا شامل حال او نخواهد شد.
در روایت دیگری آمده است که وقتی مؤمنی را آزار دهی، در روز قیامت ندا داده میشود: «کسانی که مؤمنین را آزار دادهاند، برخیزند. عدهای برمیخیزند در حالی که صورتهایشان گوشت و پوست ندارد. خطاب میشود: اینان کسانی هستند که مؤمن را بیجهت آزار میدادند. سپس امر میشود که آنها را به جهنم ببرید».
این حقالناس است. آزار دادن، غیبت کردن و … از مصادیق ایذاء مؤمن است.
آبروی کسی را ریختن از کشتن او بدتر است. مثلاً استخفاف مؤمن، از بین بردن حق اوست و خداوند این را نمیبخشد.
باید از او حلالیت طلبید. اگر کسی کلاهبرداری کند، کمفروشی یا گرانفروشی کند، یا در معامله غش کند، همه اینها مصادیق حقالناس هستند.
تا زمانی که نفس میکشیم، فرصت جبران داریم و باید این گونه اعمال را جبران و اصلاح کنیم.