به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در گفتوگویی به مباحثی مانند وفاق، مشکلات اقتصادی و عملکرد دولت پرداخت.
در ادامه گزیده سخنان او به نقل از اکوایران را میخوانید:
*الان وقت وفاق آقای پزشکیان است و همه باید پشت سر رهبری و رئیسجمهور باشند. هر نوع علامتی از داخل که منجر به امیدوار کردن دشمن باشد به ضرر ایران است.
*الان حتی اگر بخواهیم نسخهای از خطمشی آقای هاشمی پیاده کنیم هم دیگر دیر شده است.
*نقدی که به مجموعه مدیریت کشور دارم این است که در شرایط قدرت به مصالحه فکر نکرد. ما ۶ ماه پیش نسبت به امروز موقعیت فوقالعادهای داشتیم. الان ممکن است نسبت به ۶ ماه دیگر وضعیت بدتری داشته باشیم. قدرت یا به درد جنگ میخورد، یا به درد مصالحه.
*باید یاد بگیریم که از قدرت برای مصالحه استفاده کنیم. مرحوم هاشمی همیشه یک جمله تاریخی داشتند که میگفتند که کشور نباید لبه پرتگاه بایستد. کشور را باید به حاشیه امن بیاوریم زیرا وقتی لب پرتگاه باشیم هر حادثهای ما را به خطر میاندازد. کشور را در حاشیه امن بیاوریم تا راحت زندگی کنیم.
*در نتیجه اکنون نیز اگر بتوانیم براساس وفاق آقای پزشکیان یک انسجام ملی از خودمان بروز دهیم و دنیا بفهمد که ما از درون مستحکم هستیم و خلل از درون نظام و مردم ما ممکن نیست، آن وقت باید بنشینیم و گفتوگو کنیم.
*نسخه امروز ما وفاق است. امروز حتی روز تعدیل اقتصادی نیست بلکه فقط روز تامین حداقلهای مردم و در آغوش گرفتن مردم است. نظام فقط باید نوکری مردم را کند و در برابر مردم خضوع و خشوع داشته باشد و به مردم بیش از گذشته احترام بگذارد تا مردم را در صحنه نگه دارد، نه برای شعارهای افراطی و مذهبی بلکه برای سربلندی ایران و شعارهای ملیگرایانه در صحنه نگه دارید.
*شخصیت آقای هاشمی تحت تاثیر چند عامل شکل گرفته بود. نخست وضع خانوادگی ایشان و همسرشان که دخترعموی من هستند. هر دو خانواده روحانی بودند اما از روحانیونی نبودند که متکی به دریافت وجوهات باشند. در واقع کشاورزی و ملکداری خودشان را داشتند و براساس درآمدهای شخصی زندگی میکردند. اکثر علمای بزرگ ایران چه آنهایی که زندگی و چه کسانی که زندگی میانه داشتند. عمدتاً متکی به دریافت وجوهات بودند اما خانواده آقای هاشمی و همسر ایشان جزو معدود خانوادههای روحانی در ایران بودند که به درآمدهای شخصیشان متکی بودند و طبیعتاً این موضوع بر شخصیت آقای هاشمی تاثیرگذار بوده است.
*آقای هاشمی در دوران تحصیل و مبارزه کسبوکار داشت، یعنی با مرحوم تولیت، بخشی از اراضی قم (سالاریه) را حتی تفکیک کرد و به بسیاری از طلبهها زمین رایگان داد. تا مدتها هم با مرحوم بازرگان در تهران در زمینه ساختوساز فعالیت میکردند.
*وقتی آقای هاشمی کتاب سرگذشت فلسطین را ترجمه کردند و کتاب امیرکبیر را نوشتند، برای چاپ پول نداشت، بنابراین شروع میکند به پیشفروش کتابها و کتاب را چاپ میکند. یعنی تامین مالی را در جوانی بلد بوده است و به دیگران نمیگفت، کمک کنید تا من کتابم را چاپ کنم. در نوشتن کتاب امیرکبیر هاشمی نیز مانند امیرکبیر عاشق ایران میشود. از او تاثیر میگیرد.
*آقای هاشمی فوقالعاده انسان امیدواری بود. آقای کروبی تعریف میکردند؛ بین زندانیان اینطور مطرح بود که آقای هاشمی اگر بگویند فردا صبح میخواهند اعدامش کنند، باز شب نشسته میگوید اگر ما حکومت را از شاه گرفتیم برای ایران چه کارهایی باید انجام دهیم.
*در سال ۱۳۸۴ دولت آقای خاتمی را که تحویل آقای احمدینژاد دادند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ۴۰۰ میلیارد دلار خط اعتباری با بانکهای اعتباری دنیا داشت. الان در نقطهای هستیم که یک عدد ۱۰ میلیون دلاری اگر کشوری یک خط اعتباری به ما بدهد همه چشمانمان برق میزند.
29218