به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، این مجتهد مبارز و واقف بزرگ با سود حاصل از فروش ۲ کتابش و خرید زمین متروکهای در منطقه کن که بعدها با حفر قناتی پرآب، زمینههای آبادانی و احیای زمینهای کشاورزی آن منطقه را فراهم کرد، ثروت فراوانی به دست آورد.
بنابر روایت همشهری، حاج ملاعلی کنی، بهعنوان یکی از مجتهدان بزرگ دوران قاجار در پی مراجعه فراوان و پرسشهای کتبی و شفاهی بسیار، رسالهای به نام خود چاپ کرد. اما آنچه باعث شده نام حاج ملاعلی کنی تا امروز هم بر سر زبانها باشد، خدمات عمومی و عامالمنفعهای چون ساخت آبانبارها و کاروانسراهای بسیار، وقف زمینها و مغازههای متعددی است که عواید حاصل از آن برای کمک به تهیدستان و دستگیری از مستمندان اختصاص یافته است.
مشهور است در زمان حکومت ناصرالدینشاه قاجار، هیئتی از تاجران اروپایی درحالیکه نمونههایی از ظروف چینی را برای فروش در بازار ایران به همراه داشتند به دربار ناصرالدینشاه آمدند. شاه قاجار با دیدن این ظروف به آنها علاقهمند شد. وقتی این خبر به آیتالله حاج ملاعلی کنی رسید، در یکی از ملاقاتهایش با شاه قاجار در اطراف دروازههای تهران عملاً به ناصرالدینشاه فهماند که خرید این ظروف گرانقیمت به صلاح مملکت نیست. حاج ملاعلی از خدمه شاه پیالهای آب در ظرفی مسی درخواست کرد. آن زمان اطراف تهران هم مانند دیگر شهرها برای تأمین امنیت شهر، خندقی حفر کرده بودند. وقتی حاج ملاعلی آب را نوشید، پیاله مسی را داخل خندق انداخت. سپس از آن خدمه خواست پیاله را از خندق بیرون بیاورد. در تمام این مدت ناصرالدینشاه هم ناظر وقایع بود. چند لحظه بعد، آیتالله حرف ظروف چینی را پیش کشید و از ناصرالدینشاه خواست تا یکی از آن ظروف را به او نشان دهد. وقتی حاج ملاعلی کاسه چینی را در دست گرفت از آن خدمه خواست مقداری آب داخل کاسه چینی بریزد، آب را نوشید و این بار کاسه چینی را به داخل خندق انداخت و بازهم از خدمه خواست این کاسه را هم برایش بیاورد. خدمه برگشت درحالیکه جز تکههایی از آن کاسه چینی چیزی در دستش نبود. حاج ملاعلی پیاله مسی را در کنار تکههای کاسه چینی گذاشت و به ناصرالدینشاه گفت: «ظرفی که به این راحتی میشکند، صلاح نیست با هزینه زیاد از مملکت بیگانه وارد کنید، هر وقت توانستیم خودمان چنین ظروفی تولید کنیم، استفاده از آن بهصرفه است.»