فیلمهای تریلر مدتهاست که تماشاگران را با توانایی خود در نیم خیز نگه داشتن مخاطبان روی لبه صندلی مجذوب خود کردهاند. در ۲۵ سال گذشته، این ژانر به چیزی حتی جسورانه تر و غیرقابل پیش بینی تر تبدیل شده است. برخی از فیلمها میتوانند انتظارات را با پیچشهای داستانی تکاندهنده، روایتهای عمیق لایه لایه و مضامین تفکر برانگیز بازتعریف کنند. چیزی که این تریلرها را فراموش نشدنی می کند توانایی شان در بی دفاع کردن کامل مخاطب است؛ چه از طریق خیانت های شوکه کننده، چه معرفی شخصیت های شرور بدنام و چه پایانی که مخاطب را مات و مبهوت به حال خود رها می کند. در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ مورد از غیرقابل پیش بینی ترین تریلرهای ۲۵ سال اخیر آشنا خواهیم کرد.
غیرقابل پیش بینی ترین فیلم های تاریخ سینما
۱۰- Searching (۲۰۱۸)
۹- Frailty (۲۰۰۱)
۸- The Menu (۲۰۲۲)
۷- Saw (۲۰۰۴)
۶- Gone Baby Gone (۲۰۰۷)
۵- The Mist (۲۰۰۷)
۴- Gone Girl (۲۰۱۴)
۳- Mulholland Drive (۲۰۰۱)
۲- Get Out (۲۰۱۷)
۱- Oldboy (۲۰۰۳)
۱۰- Searching (۲۰۱۸)
جستجو یک تریلر پیشگامانه است که به تمامی از طریق صفحه نمایش کامپیوتر روایت می شود، با داستان سرایی نوآورانه و پیچش های داستانی غیرقابل پیش بینی خود، مخاطبان را دائماً روی لبه صندلی شان نیم خیز نگه می دارد. جان چو در نقش دیوید کیم، پدری درمانده که زندگی دیجیتالی دختر گمشدهاش مارگوت (میشل لا) را برای یافتن پاسخ زیر و رو می کند، بازی جذابی از خود ارائه میکند. سرعت روایت در زمان واقعی و تصویری قابل درک فیلم از فناوری به عنوان یک ابزار و تله همزمان، تجربه ای منحصر به فرد را ایجاد می کند. هر کلیک و اعلان جدید به تعلیق داستان می افزاید و بینندگان را در مورد انگیزه ها و اهداف هر شخصیت مشکوک می نماید.
چیزی که Searching را متمایز می کند، پایان تکان دهنده آن است که انتظارات مخاطبان را غافلگیر کرده و لایه های پنهان فریب را آشکار می کند. در حالی که تحقیقات پیش می رود، دیوید متوجه می شود که کارآگاه منصوب به حل پرونده (دبرا مسینگ) خودش یک برنامه شوم در ذهن دارد. پنهانکاری او برای محافظت از پسرش یکی از عمیق ترین پیچش های عاطفی و اخلاقی پیچیده دهه گذشته را ایجاد می کند. راهنمای غلط هوشمندانه و پایان احساسی فیلم، این فیلم را به یکی از غافلگیرکننده ترین فیلم های تریلر اخیر سینما تبدیل کرده است.
۹- Frailty (۲۰۰۱)
شکنندگی یا سرزمین مجازات یک فیلم ترسناک با بازی بیل پکستون و متیو مککانهی است که روایت غیرقابل پیش بینی داشته و تنش روانشناختی را با ابهام ماوراء الطبیعی ترکیب میکند. این فیلم روایت فنتون میکس (مک کانهی) است که دوران کودکی خود را برای یک مامور افبیآی بازگو میکند. او اعتقادات پدر متعصب مذهبیاش را به یاد میآورد مبنی بر این که خدا او را برای کشتن شیاطینی که در لباس انسان ظاهر شده اند انتخاب کرده است.
از طریق فلش بک های هولناک، بینندگان شاهد سقوط این خانواده به ورطه تاریکی هستند، به ویژه در شرایطی که فنتون جوان به طور فزاینده ای از نبرد خودسرانه و مرگبار پدرش و تعهد تزلزل ناپذیر برادرش آدام دچار وحشت می شود. در حالی که داستان شکل می گیرد، این سوال در ذهن مخاطب پیش می آید که آیا رؤیاهای الهی پدر در واقع توهم است یا چیزی واقعی تر.
چیزی که Frailty را متمایز میکند، پیچش داستانی غیرمنتظره پایان آن است که هر چیزی را که مخاطب فکر می کند واقعیت است، تغییر می دهد. معلوم می شود که فنتون آن کسی نیست که می گوید و فیلم نشان می دهد که ادعاهای پدرش در مورد شیاطین واقعی است. توانایی آدام در “احساس” شر باعث می شود که او مامور اف بی آی را بکشد، زیرا مشخص می شود که او خود نیز قاتل است. این افشاگری تکان دهنده، بینندگان را وادار میکند تا رویدادها و پیچیدگیهای اخلاقی فیلم را دوباره ارزیابی کنند، موضوعی که سرزمین مجازات را بهعنوان یک فیلم تریلر عمیقاً تکان دهنده و جذاب که تماشاگران را تا آخرین فریم در حال حدس زدن نگه میدارد، تثبیت میکند.
۸- The Menu (۲۰۲۲)
منو یا صورت غذا با طنز تیز و پیچش های غیرقابل پیش بینی خود، تجربه ای به یاد ماندنی را ارائه می دهد، داستانی که در پس زمینه یک رستوران منحصر به فرد با غذاهای عالی روایت می شود. این تریلر داستان گروهی از حامیان ثروتمند را دنبال میکند که دعوت میشوند تا در یک رویداد آشپزی که یک بار در زندگی هر فرد اتفاق میافتد، شرکت کنند اما ناگهان با برنامه هولناک کارکنان این رویداد مواجه می شوند.
چیزی که به عنوان یک انتقاد گزنده از فرهنگ غذاخوری نخبهگرا آغاز میشود – که با غذاهای پرطمطراق و ادایی و منتقدان پرافاده حوزه غذا کامل میشود – به یک تریلر روانشناختی آشفته تبدیل میشود. با هر غذایی که به شکل دقیق برنامه ریزی شده و هر مرگی که اتفاق می افتد، تنش تشدید می شود و اسرار تاریکی را در مورد کارکنان و مهمانانشان که اکنون قصد فرار دارند فاش می کند. گروه بازیگران ستاره فیلم به هر شخصیت روح قابل باوری میبخشد، و دیالوگهای دقیق و ظریفشان لایههایی از معنا را ارائه میکنند که با تماشای دوباره واضحتر میشوند.
منو به دلیل ترکیبی بی دردسر از عناصر ترسناک، تعلیق و طنز سیاه، یک تریلر واقعا غیر قابل پیش بینی خلق می کند. درست زمانی که مخاطب شروع به درک انگیزههای ترسناک سرآشپز اسلوویک (رالف فاینز) میکند، فیلم رویه قبلی را تغییر داده و با دور زدن انتظارات مخاطب، آن ها را روی صندلی هایشان بی قرار می کند. پرده نهایی فیلم یک پایان کمدی تاریک و پالایشی ارائه می دهد که در عین حفظ تنش غیرقابل توقف فیلم، ایرادات هر شخصیت را از بین می برد. فیلم The Menu با ایجاد تعادل بی نقص بین وحشت و طنز، به عنوان یک فیلم تریلر به یک اندازه سرگرم کننده و ناراحت کننده است و جایگاه خود را در میان غافلگیرکننده ترین فیلم های ۲۵ سال اخیر مستحکم می کند.
۷- Saw (۲۰۰۴)
فیلم تریلر روانشناختی Saw در سال ۲۰۰۴ ، این ژانر را با پیچشهای تکاندهنده از طریق یک روایت بی سابقه و مرزشکن بازتعریف کرد. فیلم با دو غریبه به نامهای آدام (لی وانل) و دکتر گوردون (کری الوز) شروع میشود که در حمامی کثیف از خواب بیدار میشوند، از مچ پاها زنجیر شده و جسدی خون آلود بین این دو افتاده است. در حالی که آنها رفته رفته به ارتباطشان با هم پی برده = و بازی های سادیستی قاتل بدنامی به نام جیگساو را کشف می کنند، بینندگان به یک مسیر تاریک و غیرقابل پیش بینی هدایت می شوند.
پیچ و تاب های روایی زیاد است، اما هیچ چیز مخاطب را برای این کشف شگفت انگیز آماده نمی کند که بدنِ به ظاهر بی جان روی زمین، در واقع خود جیگساو (توبین بل) است. لحظهای که او برمیخیزد و عبارت نمادین «بازی تمام شد» را به زبان میآورد، قبل از اینکه سرنوشت آدام را رقم بزند، نام اره را به عنوان یکی از تکاندهندهترین فیلمهای دوران خود تثبیت کرد.
چیزی که Saw را متمایز می کند توانایی آن در گیج نگه داشتن مخاطب تا آخرین لحظات است. در حالی که داستان با تلههای پیچیده و شخصیتهای پیچیده اخلاقی، لایههایی از تعلیق را میسازد، پیچش نهایی فیلم، هر حدسی در ذهن بیننده را غافلگیر می کند. سوء استفاده حیله گرانه جیگساو و برنامه ریزی دقیق، او را از یک شرور استاندارد به جایگه یک مغز متفکر شکنجه روانی ارتقا می دهد. این پایان پیشگامانه، لحن فیلم های بعدی این فرانچایز را بنا نهاد و Saw را به عنوان یک تریلر کلاسیک مدرن معرفی کرد که به دلیل توانایی اش در وحشت افکنی و غافلگیری همزمان مورد احترام است.
۶- Gone Baby Gone (۲۰۰۷)
فیلم Gone Baby Gone ساخته بن افلک یک فیلم تریلر با روایتی پیچیده از اخلاق است که با روایت غیرقابل پیش بینی و چالش های اخلاقی تکان دهنده اش مخاطبان را به چالش می کشد. این فیلم داستان کارآگاه پاتریک کنزی (کیسی افلک) را دنبال می کند که در حال تحقیق در مورد ناپدید شدن آماندا مک کریدی سه ساله در محله ای تاریک در بوستون است.
این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای معمایی قتل شناخته میشود، زیرا بهعنوان یک معمای آدمربایی ظاهراً ساده شروع میشود و سپس چندین پیچش تکاندهنده را تجربه می کند، از جمله بازنشستگی زودهنگام سروان جک دویل (مورگان فریمن) پس از یک تبادل آتش ناموفق که تصور میشود منجر به مرگ آماندا شده است. . با این حال، حقیقت بسیار ناراحتکنندهتر و لایهلایهتر است، زیرا کارآگاهان شبکهای از فریب را کشف میکنند که هر چیزی را که آنها – و مخاطبان – تا آپن لحظه باور داشتند، ویران میکند.
تکان دهنده ترین افشاگری فیلم زمانی رخ می دهد که کنزی متوجه می شود که دویل ربودن آماندا را برنامه ریزی کرده است، با این باور که او زندگی بهتری با او خواهد داشت تا با مادر بی توجهش.
این پیچش داستانی بینندگان را وادار می کند تا از خود بپرسند که عدالت چیست و آیا نجات آماندا انتخاب واقعاً درستی است یا خیر. لحظه دلخراشی که مادر آماندا نام عروسک دخترش را به خاطر نمی آورد، بر غم انگیز بودن این وضعیت تاکید می کند. رفته عزیزم رفته با وارونه کردن کلیشه های سینمایی آدم ربایی و ارائه پایانی که هم اجتناب ناپذیر و هم ویرانگر به نظر می رسد، جایگاه خود را به عنوان یکی از غیر قابل پیش بینی ترین و تامل برانگیزترین تریلرهای ۲۵ سال اخیر تثبیت می کند.
۵- The Mist (۲۰۰۷)
مه اثر استیون کینگ یک تریلر تکان دهنده است که به طرز ماهرانه ای تنش کلاستروفوبیک را با لحظات تکان دهنده ای از درماندگی ترکیب می کند. داستان در مورد دیوید درایتون (توماس جین) و گروهی از مردم شهر است که در یک سوپرمارکت به دام افتاده اند، زیرا مه مرموزی شهر را در بر گرفته و موجودات مرگبار و ماوراء الطبیعه ای را پنهان کرده است. با فراگیر شدن پارانویا و ترس، گروه بازماندگان دچار تفرقه شده و غرایز تاریک تر بشریت آشکار می شوند. فیلم به طرز ماهرانهای تعلیق خود را با ایجاد تعادل بین وحشت بیرون و افشاگری روانشناختی داخل فروشگاه ایجاد میکند و بینندگان را تا پایان ویرانگرش، در ترس دائمی از اتفاقات بعدی نگه می دارد.
پایان ویرانگر فیلم، مه را به عنوان یکی از غیرقابل پیش بینی ترین تریلرهای ۲۵ سال گذشته تثبیت می کند. وقتی دیوید و یک گروه کوچک سعی می کنند فرار کنند، در مواجهه با کاهش امیدشان برای زنده ماندن، به یک انتخاب ویرانگر می رسند. چرخش تکان دهنده وقایع پس از این تصمیم، به همان اندازه که از نظر احساسی تکان دهنده است، فراموش نشدنی نیز هست و تم اصلی فیلم یعنی ناامیدی و رستگاری از دست رفته را به یاد می آورد. The Mist با ارائه پایانی ویرانگر که انتظارات را غافلگیر می کند، به عنوان کاوشی دلخراش در طبیعت انسان تحت فشار فوق العاده، شناخته می شود.
۴- Gone Girl (۲۰۱۴)
Gone Girl اثر دیوید فینچر، ژانر معمایی قتل را با پیچ و تاب های ترسناک و روایتی تاریک از ازدواج و فریب بازتعریف می کند. این فیلم با روایتی غیر متعارف از قدرت زنانه، زمانی شروع می شود که نیک دان (بن افلک) به مظنون اصلی ناپدید شدن همسرش، امی (رزاموند پایک) تبدیل می گردد.
این تحقیقات مانند یک درام جنایی استاندارد، با شواهد فزایندهای که ظاهراً نیک را درگیر ماجرا میکند، پیش میرود. با این حال، فیلم در میانههای راه پیچشی غیرمنتظره به خود می گیرد، زمانی که مشخص میشود امی زنده است و ناپدید شدن خود را به دقت صحنهسازی کرده است تا نیک را به خاطر خیانتش و به عنوان انتقام، متهم اصلی جلوه دهد. این افشاگری فوراً داستان را از نو قاب بندی می کند و آن را به یک تریلر روانشناختی عمیقاً تکان دهنده تبدیل می کند.
چیزی که دختر گمشده را به یک تریلر غیرقابل پیش بینی تبدیل می کند این است که چگونه به طور مداوم انتظارات مخاطب را غافلگیر می کند. رفتار حساب شده و سایکوپاتیک امی و میزان فریبکاری او، ماهیت واقعی و سمی ازدواج به ظاهر بی نقص او را آشکار می کند. کاوش فیلم در مورد هوچی گری و جوسازی رسانهای و مناسبات روابط زناشویی، تنش آن را افزایش میدهد، و باعث می شود هر پیچش داستانی، تکاندهنده و اجتنابناپذیر باشد. کارگردانی استادانه فینچر و بازی فراموش نشدنی پایک، Gone Girl را به عنوان یک فیلم تریلر مدرن که بینندگان را تا آخرین لحظات ترسناکش در حال حدس زدن نگه می دارد، تثبیت میکند.
۳- Mulholland Drive (۲۰۰۱)
فیلم Mulholland Drive اثر دیوید لینچ یک تریلر معمایی است که به طرز مبتکرانه ای سوررئالیسم و تعلیق را در هم می آمیزد که باعث می شود مخاطب در هر پیچی از داستان، واقعیت را زیر سوال ببرد. فیلم با بتی المز (نائومی واتس)، بازیگر جاه طلبی که تازه وارد لس آنجلس شده است، شروع می شود که به ریتا (لورا هرینگ)، یک زن مرموز دچار فراموشی شده، کمک می کند تا هویت خود را پس از یک تصادف رانندگی بازیابد. تحقیقات این دو، آنها را به نام دایان سلوین می رساند و داستان به سمت رویای تب دار از تغییر هویت ها، برخوردهای ترسناک و رویدادهای غیرقابل توضیح کشیده می شود. لینچ به طرز ماهرانه ای از داستان سرایی نامنسجم و تصاویر ترسناک استفاده می کند تا قربانیان را به پازلی بکشاند که در آن هر پاسخ، سوالات بیشتری را ایجاد می کند.
پایان فیلم همه چیز را تغییر می دهد و جایی است که جایگاه این فیلم را به عنوان یکی از غیرقابل پیش بینی ترین تریلرهای ۲۵ سال اخیر تثبیت می کند. بتی ظاهراً به دایان سلوین تبدیل میشود، هنرپیشهای ناموفق که در حسادت نسبت به معشوقه اش، کامیلا رودز، که به شدت شبیه ریتاست، غرق شده است.
در یک پیچش تکان دهنده، مشخص می شود که دایان قتل کامیلا را برنامه ریزی کرده و متعاقباً جان خود را گرفته است، که کشف جسد در ابتدای فیلم را به طرزتکان دهنده ای مهم می کند. جاده مالهالند هیچ توضیح ساده ای ارائه نمی دهد، در عوض تجربه ای ناراحت کننده و فراموش نشدنی را ارائه می دهد که بینندگان را به چالش می کشد تا قطعات پازل روایت هزارتوی آن را کنار هم بگذارند. کیفیت رویاگونه و پایان مبهم، این فیلم را به سنگ بنای تریلرهای روانشناختی مدرن تبدیل کرده است.
۲- Get Out (۲۰۱۷)
فیلم Get Out اثر جوردن پیل یک فیلم تریلر پیشگامانه است که وحشت روانشناختی را با تفسیرهای اجتماعی نقادانه ترکیب می کند. این فیلم درباره کریس (دانیل کالویا) است که برای اولین بار به دیدار خانواده دوست دختر سفیدپوستش، رز (الیسون ویلیامز) می رود. زمانی که کریس متوجه رفتار عجیب مستخدمان سیاهپوست آنها می شود، اتفاقی که به عنوان یک آخر هفته عجیب و در عین حال به ظاهر بی خطر با والدین مرفه و مترقی نامزدش شروع می شود، پیچشی شرورانه به خود می گیرد. پیل به طرز ماهرانهای تنش ایجاد میکند، لایه هایی ظریف از ناراحتی و خطر را در روایت خود می گنجاند که منجر به افشاگری تکاندهنده در مورد نیات واقعی خانواده میشود.
پیچش داستانی فیلم عملیات وحشتناکی را فاش می کند که در آن خانواده ویلیامز، اجساد سیاه پوستان را برای یک عمل پیوند مغز منحرفانه به حراج می گذارند و هوشیاری قربانیان را در ذهن شان به دام می اندازند. کریس متوجه می شود که او جدیدترین نفر در صف قربانیانی است که برای این عمل وحشتناک استفاده می شوند. برو بیرون به همان اندازه که غیرقابل پیشبینی است، تامل برانگیز نیز هست، فیلمی که کلیشه های سنتی ژانر تریلر را وارونه کرده و نقدی فراموشنشدنی از نژادپرستی سیستماتیک را ارائه میکند که به عنوان خیرخواهی در یکی از بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۲۰۱۰ پنهان شده است.
۱- Oldboy (۲۰۰۳)
رفیق قدیمی ساخته پارک چان ووک یک تریلر حال خراب کن و دلهره آور است که یکی از تکان دهنده ترین پیچش های تاریخ سینما را ارائه می دهد. فیلم با ربوده شدن مرموز دائه سو (چوی مین سیک) شروع شده و بدون هیچ توضیحی به مدت ۱۵ سال زندانی می شود. هنگامی که به طور ناگهانی آزاد می گردد، دائه سو تلاش بی امانی را برای انتقام آغاز می کند و مصمم است هویت اسیرکننده و دلیل عذاب ۱۵ ساله اش را کشف کند. در طول راه، او به می دو (کانگ هی جونگ)، زن جوانی که به او در تحقیقاتش کمک می کند، نزدیک تر می شود و این دو رابطه عاشقانه ای برقرار می کنند. با این حال، اوج ویرانگر فیلم نشان می دهد که دائه سو هیپنوتیزم شده بود تا عاشق می دو شود، و در ادامه متوجه می شود که می دو دختر خود اوست. شکنجه گر او (یو یون سوک) این مکاشفه هولناک را به عنوان آخرین عمل انتقام جویانه اش ترتیب داده است، اتفاقی که دائه سو را متلاشی و مستاصل می کند. Oldboy مرزهای تریلرهای روانشناختی را جابجا میکند و داستانی را میسازد که با کاوش بیوقفهاش در مضامین انتقام، اغفال کردن، و عذاب اخلاقی، مخاطبان را تا استخوان شوکه میکند.