ما مردمان، خصوصا ساکنان تهران، ازقضا در پرکردن اوقات فراغت بسیار اهل فرهنگ و هنر مینماییم؛ حتی اگر خیلی هم اهلش نباشیم. به یاد دارم در دهه ۹۰ که تئاترها و بهویژه سالنهای خصوصی خیلی خوب رونق گرفته بودند، آشنایی اهل فرنگ که برای سفر در تهران به سر میبرد، از اینکه در مدت حضورش طی یک ماه آدمهایی را میدید که تا میخواهند خوش بگذرانند میروند تئاتر یا کنسرت، حسابی تعجب کرده بود.
به بهانه پلمپ عمارت رو به رو به بررسی معماری این مکان خاطرهانگیز میپردازیم.
معماری عمارت روبرو:
سبک معماری این فضا ایرانی و مربوط به دوران پهلوی است.
دیوارهای بیرونی این خانه و نمای ساختمان آجر سه سانتی است که همین آجرهای سه سانت برای اثبات قدمت این خانه کافی است. کف این خانه سنگ فرش و فضاهای پوشیده از سنگریزه است.
معماری داخلی
فضای داخلی خانه، حس و حال خانهی مادربزرگها را دارد؛ از حیاط و بالکن زیبایش که میگذریم و وارد خانه میشویم، دیوارهای گچی شیاردار با پلکانهای گچی و پلههای سنگی آن در روبرو به چشم میخورند؛ در سمت راست، راهرویی باریک وجود دارد که به چند اتاق راه دارد و با کاربری امروز تبدیل به فضای خدماتی و اداری شده است.
به شخصه اگر بخواهم ویژگی منحصر بفرد این خانه را از لحاظ معماری بیان کنم باید به فضای صمیمی و پراز درختهای قدیمی(مخصوصا درخت نخل آن) و تلفیق مصالح صلب و شفاف آن که باعث ایجاد پارادوکس و تنوع است، اشاره کنم. البته یک ویژگی مهم دیگر آن، تغییر کاربری گلخانه به فضای پلکانی است.