فرهنگ > تئاتر

زنانگی و پهلوانی در یک قاب

مهسا بهادری: نمایش «هفت خاب» در تلاش است تا مرزهای ادبیات کلاسیک و تئاتر را به هم پیوند بزند و روایتی تازه از شاهنامه را بر صحنه بیاورد. رامونا شاه، که در این نمایش چهار نقش متفاوت از جمله رودابه، رخش، اژدها و رستم را ایفا می‌کند، معتقد است که زبان و ساختار شاهنامه، در کنار نگاه زنانه به مفهوم پهلوانی، این اثر را به تجربه‌ای منحصربه‌فرد در تئاتر امروز تبدیل کرده است. او از چالش‌های بازآفرینی متون کلاسیک بر صحنه و ظرفیت‌های تئاتر برای ارائه تفسیری نو از داستان‌های کهن سخن می‌گوید. در رابطه با این ماجرا با کارگردان نمایش، مژده زمانی به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می خوانید.

شما در نمایش «هفت خاب» در چهار نقش متفاوت بازی می‌کنید. این تجربه برای شما چگونه بود؟

در این نمایش نقش رودابه، رخش، اژدها و رستم را بر عهده دارم. ویژگی مهم این نقش‌ها در هم تنیده بودن آن‌هاست. سه نقش رخش، اژدها و رستم در ذهن و رویای رودابه شکل می‌گیرند. او مسیر هفت خوان را در ذهنش مجسم می‌کند و خودش را به جای رستم می‌بیند. یعنی همه چالش‌هایی که رستم در این مسیر با آن‌ها روبه‌رو می‌شود، از نگاه رودابه بازآفرینی می‌شوند و او با رویکردی زنانه و مادرانه با آن‌ها مواجه می‌شود.

چگونه نگاه زنانه در این نمایش به روایت هفت‌خوان رستم اضافه شده است؟

در واقع، این نمایش روایتی از رودابه است؛ مادری که نمی‌خواهد فرزندش را به میدان جنگ بفرستد و در عوض خودش قدم در مسیر نبرد می‌گذارد. این نگاه، کاملاً متفاوت از تصویر همیشگی از پهلوانی است که معمولاً با شخصیت‌های مردانه همراه بوده است.

چه چیزی شما را برای بازی در این نمایش جذب کرد؟

شاهنامه و شخصیت رودابه، اصلی‌ترین دلایل من برای پذیرش این نقش بودند. ادبیات کلاسیک فارسی، سوژه‌های ناب و نگاه زنانه به مقوله پهلوانی همیشه برایم جذاب بوده‌اند. من پیش از این هم در آثاری مانند «مختارنامه»، «سلمان فارسی» و نمایش‌هایی مانند «آرش» به کارگردانی آقای بیضایی، که البته هنوز به اجرا نرسیده، تجربه کار با متون کلاسیک را داشته‌ام. اما در این نمایش، روایت مادرانه و زنانه از یک سفر حماسی برایم بسیار متفاوت و چالش‌برانگیز بود.

از نگاه شما چه تفاوت‌هایی میان بازیگری روی صحنه و بازیگری مقابل دوربین وجود دارد؟

هرچند بازیگری در هر دو مدیوم از یک ریشه و خاستگاه می‌آید، اما تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارند. اجرای تئاتر به دلیل زنده بودنش، فرصتی برای خطا ندارد و لحظه‌ای که روی صحنه هستی، همانند زورقی که در آب افتاده، باید خودت را به جریان انرژی نمایش و تماشاچیان بسپاری. در مقابل، در بازیگری تصویری، امکان خطا و تکرار وجود دارد، اما چالش‌های خاص خودش را دارد، از جمله دشواری حفظ حس و انسجام بازی در صحنه‌هایی که به‌صورت غیرخطی و جداگانه فیلم‌برداری می‌شوند.

در پایان، نگاه شما به مفهوم هنر و مسئولیت هنرمند چیست؟

هنرمند با فرهنگ و هنر سر و کار دارد و باید همیشه معنای این کلمات را در ذهنش مرور کند. این تکرار باعث می‌شود که مسئولیت خود را در این مسیر بشناسد و فراموش نکند که فعالیت در این حوزه تنها یک شغل نیست، بلکه تعهدی نسبت به جامعه و تاریخ فرهنگی ماست.

۲۴۵۲۴۵

منبع خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا