افشای ۱۰ راز پنهان عصر ویکتوریا: آیا جک ریپر اولین قاتل سریالی بود؟
به گزارش تیکاگو به نقل ازگجت نیوز
ارسال شده توسط: امیرحسین کریم نژاد 26 آذر 1404 ساعت 14:46
با بررسی ۱۰ راز پنهان عصر ویکتوریا انگلستان وارد دنیایی کاملا متفاوت و عجیب میشوید. دنیایی که با جهان امروز ما فوقالعاده فرق دارد و افرادی مثل جک ریپر لقب اولین قاتل سریالی را یدک میکشند.
عصر ویکتوریا همزمان با تاجگذاری ملکه انگلستان در سال ۱۸۳۷ آغاز و با وفات وی در سال ۱۹۰۱ پایان یافت. این دوره با ویژگیهای عجیب و خاص خود شناخته میشود. متاسفانه حتی در بهترین فیلم های عاشقانه تاریخی چندان وفاداری زیادی به واقعیتها دیده نمیشود. به همین خاطر است که باورهای اشتباه زیادی در مورد انگلستان قرن نوزدهم وجود دارد. با بررسی ۱۰ راز پنهان عصر ویکتوریا شما را به جهانی خواهیم برد که انتظار ندارید.
فهرست مطالب
۱۰ راز جذاب دوران ویکتوریا که هیچکس به شما نمیگوید


با ورق زدن کتابهای تاریخی میتوانید از آنچه بهصورت پنهان در جوامع جریان داشته اطلاعات کسب کنید. چیزهایی که در شبکههای اجتماعی پیدا نخواهید کرد. انگلیسیها در آن زمان خود را جامعهای کاملا متمدن میدانست و باور داشتند که وظیفه دارند سایر جوامع را نیز شکل خود کنند. گرچه در واقعیت وضعیت چندان جالب نبود.
دورویی در مورد روابط جنسی
در انگلستان قرن نوزدهم مسائل اخلاقی اهمیت بسیار زیادی داشت. همه در عرصه عمومی طوری رفتار میکردند که گویی از روابط جنسی بیزار هستند و هرگز خطایی از آنها سر نخواهد زد. حتی طبق قانون مجلس انتشار محتوای پورنوگرافی ممنوع بود. کار بهجایی رسیده بود که برخی میگفتند جامعه انگلستان آنقدر سرکوب شده که حتی با پایه پیانو نیز تحریک میشود. هرچند در دل جامعه عصر ویکتوریا یک راز پنهان وجود داشت.

یک صنعت زیرزمینی گسترده برای انتشار مجلات پورنوگرافی شکل گرفته بود و بخش قابل توجهی از مردم از آن بهره میبردند. تعداد فاحشهها نیز باورکردنی نبود. بر اساس منابع معتبر فقط در لندن ۸۰ هزار کارگر جنسی حضور داشتند. خیانت و روابط پنهان نیز بهصورت گسترده وجود داشت. در نهایت در دهه ۱۸۹۰ جامعه ویکتوریایی انگلستان از این دورویی خسته شد و تصمیم گرفت آزادانه در مورد مسائل جنسی صحبت کند.
تریاک بهعنوان درمان تمام دردها
در انگلستان قرن نوزدهم پزشکی کمکم پیشرفت کرد و در موارد بسیاری حتی جراحیهای پیشرفته نیز انجام شدند. واکسیناسیون گسترده برای جلوگیری از آبله هم از پروژههای مهم این دوره محسوب میشد. هرچند یک راز بزرگ نیز در مورد پزشکی عصر ویکتوریا وجود دارد. 

مردم و پزشکان در اکثر مواقع تریاک را بهعنوان درمان همه دردها میشناختند. تسکین درد کافی بود تا از این ماده مخدر برای هر چیزی که تصور بکنید استفاده شود. حتی چیزی بهنام شربت کودک نیز در بازار وجود داشت. مادران طبقه کارگر این شربت را به کودکان خود میدادند تا بتوانند در آرامش کار کنند. هرچند درون این شربت عملا چیزی بهجز تریاک وجود نداشت.
همین رویکرد عجیب باعث شد هزاران کودک جان خود را از دست بدهند یا معتاد شوند.
راز پنهان عصر ویکتوریا؛ تجارت جسد
تردیدی وجود ندارد که کالبدشکافی نقش مهمی در پیشرفت علم پزشکی داشته است. پزشکان باید با بررسی جسد متوجه علت بیماری و وضعیت فرد میشدند. هرچند هیچکس دوست نداشت جسد عزیزی که از دست داده تکهتکه شود. به همین خاطر تجارت جسد به یک راز پنهان عصر ویکتوریا بدل شد.

گروههایی بودند که در همان شب اول فوت جسد افراد را میدزدیدند و در اختیار پزشکان قرار میدادند. در برخی موارد نیز پرستاران مستقیما جسد را در همان بیمارستان بهفروش میرساندند. پلیس انگلستان هم از واقعیت ماجرا خبر داشت؛ اما بهخاطر فشار شدید از سوی دانشگاهها اقدام مهمی انجام نمیداد. در نهایت تصمیم گرفته شد اجساد مربوط به طبقه فقیر سرقت شود تا خیلی ماجرا دردسرساز نگردد.
جک ریپر بهعنوان اولین قاتل سریالی
اول از همه باید بگوییم که مردم انگلستان جک ریپر را بهعنوان یک قاتل سریالی نمیشناختند. تنها در دهه ۱۹۷۰ بود که یک افسر FBI از این لقب برای او استفاده کرد. در سال ۲۰۰۶ نیز یک مستند جنجالی او را اولین قاتل سریالی جهان نامید. هرچند در واقعیت لاکوستا اولین قاتل سریالی جهان نام دارد. کسی که تن یک امپراتوری را میلرزانید.

جک ریپر در سال ۱۸۸۸ حداقل ۵ زن را کشته بود؛ اما حتی در خود انگلستان نیز افراد دیگری شایسته این عنوان بودند. بهعنوان مثال ویلیام برک و ولیام هر در سال ۱۸۲۸ حداقل ۱۵ انسان را به دیار باقی فرستادند. آنها در ابتدا کار خود را بهعنوان سارقان جسد شروع کردند. هرچند بعدها به این نتیجه رسیدند که قتل مستقیم انسانها راحتتر است.
در دهه ۱۸۰۰ نیز مری آن کاتن بهعنوان یک قاتل سریالی شناخته میشد. او بسیاری از فرزندان و سه نفر از همسران خود را با سم کشته بود.
راز پنهان عصر ویکتوریا؛ کشتن شوخطبعی
گفته میشود ملکه ویکتوریا چندان اهل شوخی و خنده نبود و از جوک لذت نمیبرد. همین روحیه نیز تاثیر خود را روی سایر افراد و جامعه گذاشته بود و مردم صرفا سعی میکردند با لباسهای فاخر و آداب ظاهری زندگی خود را پیش ببرند. چیزی که در فیلمهای مربوط به این دوره نیز کاملا دیده میشود. هرچند گزارشهای تاریخی چیز دیگری را نشان میدهند.

ملکه ویکتوریا در ظاهر فردی کاملا جدی بود؛ اما در دفتر خاطرات او میتوان جنبه دیگری از این شخص را دید. او نهتنها بسیار به شوخی و جوک علاقه داشت، بلکه گاهی اوقات شیطنتهای عجیبی هم میکرد. بررسی نشریات آن دوره نیز چیز دیگری را نشان میدهند. جامعه انگلستان قرن نوزدهم کاملا سرزنده و شاداب بود و در نشریات میتوان حجم بسیار زیادی جوک و مطالب طنز را مشاهده کرد.
دلیل قطور بودن کتاب های چارلز دیکنز
چارلز دیکنز یکی از نویسندگان مطرح انگلستان در عصر ویکتوریا محسوب میشود. رمانهای او نسبتا طولانی محسوب میشود و همین هم باعث شده بود یک شایعه عجیب مطرح گردد. بسیاری فکر میکردند دیکنز بر اساس تعداد واژه پول دریافت میکند. در نتیجه از عمد کاری میکند که رمانها طولانی شوند. در ظاهر هم مسئله درست بود.

رمانهای بزرگسال امروزی معمولا بین ۸۰ هزار تا ۱۰۰ هزار واژه هستند. هرچند کتاب Great Expectations دیکنز شامل ۱۸۷۵۹۵۶ واژه است و کتاب David Copperfield نیز شامل ۳۶۰۲۳۱ واژه میشود. در واقعیت تعداد واژه تاثیری روی پول دریافتی آقای دیکنز نداشت.
بیشتر بخوانید
در آن زمان رمانها در حاشیه مجلات چاپ میشدند. طبق قرارداد دیکنز او موظف بود هر رمان را در ۲۰ فصل آماده کند و در ازای هر فصل نیز ۲۰ پوند دریافت میکرد. چندان تفاوتی ایجاد نمیکرد که فصلها بسیار طولانی یا نسبتا کوتاه باشند.
راز پنهان عصر ویکتوریا؛ اولین عروس با لباس سفید
در ۱۰ فوریه ۱۸۴۰ ملکه ویکتوریا با شاهزاده آلبرت ازدواج کرد. ویکتوریا برای روز عروسی لباسی سفید با توری بلند را بر تن داشت. در آن زمان نشریات بهتازگی گسترش پیدا کرده بودند و تصویر ویکتوریا در لباس عروسی سفید در سرتاسر جهان غرب پخش شد. هرچند ویکتوریا اولین عروس با لباس سفید نبود، پیشتر در سال ۱۵۵۸ نیز مری، ملکه اسکاتلند در روز عروسی لباس سفید بر تن داشت.

تا پیش از ملکه ویکتوریا لباس سفید عروس رایج نبود. اکثر افراد بهترین لباس خود را برای روز عروسی تن میکردند. برخی افراد نیز لباسی به رنگ نقرهای یا طلایی را مناسب میدانستند. هرچند ملکه ویکتوریا به دو دلیل تصمیم گرفت لباس سفید بپوشد. اول از همه اینکه میخواست از صنایع تور انگلستان حمایت کند. دوم اینکه در آن زمان پارچه سفید بهسختی آماده میشد و نشان دهنده ثروت و توانمندی فرد بود.
جالب اینکه پس از انتشار تصویر ملکه ویکتوریا استفاده از لباس عروس سفید به رسمی محبوب بدل شد. کلیسا و گروههای مختلف نیز آن را بهعنوان نماد پاکدامی عروس تایید کردند.
چارلز داروین و بقای شایستهترینها
چارلز داروین بهخاطر نظریه تکامل شناخته میشود. بر اساس این نظریه انتخاب طبیعی بر اساس بقای شایستهترینها باعث شده که موجودات مختلف به شکل کنونی در بیایند. هرچند جالب است بدانید که در نسخه اصلی کتاب داروین عبارت «بقای شایستهترینها» اصلا دیده نمیشود. این عبارت نمادین اولینبار توسط فیلسوفی بهنام هربرت اسپنسر در پاسخ به نظریه داروین استفاده شد. 

بعدها آلفرد والاس در نامهای انتقادی به داروین گفت که استفاده از عبارت انتخاب طبیعی میتواند گمراهکننده باشد و بهتر است از بقای شایستهترینها استفاده کند. داروین نیز این نظر را پذیرفت و از آن در ویرایش پنجم کتاب خود بهره برد.
در حال حاضر جامعه علمی تکامل را بهعنوان بهترین توضیح برای نحوه پدید آمدن جانوران مختلف قبول دارد. با وجود این، نمیتوان نظریههای مختلف در مورد پیدایش انسان را نادیده گرفت.
راز پنهان عصر ویکتوریا؛ دلایل غش کردن زنان
در دوران ویکتوریا کمر باریک و لبهای کمرنگ جزء جذابیتهای یک زن محسوب میشد. به همین خاطر اکثر لباسهای آن دوران با دامنها و آستینهای بزرگ و کمر باریک طراحی میشدند. برخی افراد این را کافی نمیدانستند و آنقدر لباس خود را تنگ میکردند که از ناحیه کمر و سینه تحت فشار قرار گیرند. ترکیب فشار زیاد با تغذیه نامناسب باعث میشود که فرد ضعیف شود و مستعد بیحال شدن باشد.

مردان دوره ویکتوریا نیز غش کردن زنان را نشانه ظرافت میدانستند. همین هم باعث شد که کمکم این پدیده گسترش یابد. خوشبختانه انتقاد گسترده از آن در آثار و نمایشنامههای ادبی باعث شد که کمکم این روند اجتماعی تغییر کند. هم لباسها دیگر آنقدر تنگ نبودند و هم مردم بیشتر به تغذیه خود اهمیت میدادند.
دلیل واقعی مرگ اسکار وایلد
دلیل واقعی مرگ اسکار وایلد تا سالها یکی از ۱۰ راز پنهان عصر ویکتوریا محسوب میشد. این نمایشنامهنویس معروف در سال ۱۹۰۰ میلادی در پاریس درگذشت. همه فکر میکردند وایلد بهخاطر عوارض بیماری سیفلیس مرده است. خود وایلد هم فکر میکرد که هنگام رابطه جنسی با یک فاحشه در سال ۱۸۷۸ به بیماری مبتلا شده است. بعدها نیز گفته شد که بیماری او شدت گرفته و باعث شده که عفونتی در مغز ایجاد شود.

جالب اینجاست که وجود بیماری سیفلیس در اسکار وایلد قطعی نیست. هفت دکتر مختلف او را معاینه کردند و هیچکدام نتوانستند نشانههای بیماری را مشاهده کنند. برخی میگویند که شاید بیماری مخفی بوده است؛ اما در این حالت حداقل باید همسر وایلد به بیماری مبتلا میشد.
یک قرن پس از مرگ وایلد سه پزشک تصمیم گرفتند بار دیگر پرونده او را بررسی کنند تا شاید دلیل مرگ مشخصص شود. هر سه به این نتیجه رسیدند که وایلد از عفونت شدید گوش میانی رنج میبرده است. همین عفونت نیز به مغز او سرایت کرده و سبب شد یک نمایشنامهنویس بسیار بااستعداد در جوانی جان خود را از دست بدهد.





