اجرای بنزین ۵۰۰۰ تومانی قطعی شد / تصمیم عجیب دولت درمورد سهمیه بنزین دوگانهسوزها
به گزارش تیکاگو به نقل از اقتصاد آنلاین
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تابناک؛ اجرای اصلاح قیمت بنزین از بامداد شنبه ۲۲ آذرماه، طبق اعلام سخنگوی دولت چهاردهم، یکی از تصمیماتی است که طی هفتههای اخیر افکار عمومی را با موجی از پرسشها و واکنشها روبهرو کرده است.
از بامداد شنبه ۲۲ آذر، نرخ بنزین آزاد در جایگاهها به ۵ هزار تومان افزایش مییابد؛ اقدامی که دولت آن را با هدف تغییر الگوی مصرف و تقویت سوختهای جایگزین اعلام کرده است. اما کاهش سهمیه خودروهای دوگانهسوز در مصوبه جدید، انتقادهای تازهای برانگیخته و ابهاماتی درباره موفقیت طرح گازسوز کردن رایگان خودروها ایجاد کرده است.
افزایش نرخ بنزین آزاد جایگاهها از ۳ هزار به ۵ هزار تومان، در نگاه دولت نه یک افزایش ساده قیمت، بلکه مقدمه تغییر الگوی مصرف و حرکت تدریجی به سمت سوختهای جایگزین همچون CNG و LPG است؛ سیاستی که به ادعای دولت، دو هدف موازی را دنبال میکند: کاهش واردات بنزین و سوق دادن مردم به استفاده از سوخت ارزانتر و پاکتر.
دولت قصد کاهش سهمیه دوگانهسوزها را دارد؟
مقامات دولتی بارها تأکید کردهاند که برنامه گازسوز کردن خودروها، بهطور کامل و بدون دریافت هیچگونه هزینه از مالکان اجرا خواهد شد؛ اقدامی که، در شرایط اقتصادی موجود، میتواند یک مشوق مهم محسوب شود. با این حال، سیاستگذاری در این حوزه تنها با وعده گازسوز کردن رایگان پیش نرفته و بندهایی از مصوبه دولت، بهویژه بند ۵، مسیر سیاست تشویقی دولت را با ابهام روبهرو کرده است.
بر اساس این بند، سهمیه با نرخ دوم خودروهای دوگانهسوز از ابتدای بهمن ۱۴۰۴ به نصف کاهش مییابد. اقدامی که مدیر سامانه هوشمند سوخت نیز آن را تأیید کرده و گفته است: «اگر خودرویتان را گازسوز کنید، سهمیه بنزین نصف خواهد شد.» بهاینترتیب، سهمیه ۱۰۰ لیتری بنزین سههزار تومانی خودروهای دوگانهسوز به ۵۰ لیتر کاهش مییابد؛ کاهشی که در ادامه محدودیتهای سالهای گذشته برای سهمیه ۱۵۰۰ تومانی این خودروها (از ۶۰ به ۳۰ لیتر) رخ میدهد.
اینجاست که تناقض اصلی در سیاستگذاری دولت رخ مینماید: در حالیکه دولت با ابزار قیمت بنزین میکوشد مردم را به دوگانهسوز کردن خودروها تشویق کند، همزمان با کاهش سهمیه بنزینِ همان خودروها، انگیزه اقتصادی مصرفکنندگان را تخریب میکند. طبیعی است که چنین پیام متناقضی، بخشی از جامعه را نسبت به تغییر نوع سوخت مردد میکند و ممکن است استقبال از طرح گازسوز کردن را کاهش دهد.
در ادبیات سیاستگذاری انرژی، وقتی هدف «تغییر رفتار» باشد، ابزار اصلی باید مشوقها باشند، نه محدودیتها. دولت اگر میخواهد سهم CNG در سبد سوخت را افزایش دهد، باید مردم را در مقام «انتخابکننده» قرار دهد، نه در مقام «جریمهشونده». کاهش سهمیه بنزین برای خودروهای دوگانهسوز، بهجای اینکه ضرورت تغییر سوخت را پررنگتر کند، نوعی بیاعتمادی نسبت به پایداری سیاستهای دولت ایجاد میکند.
در کنار این تناقض، تصمیم دیگر دولت مبنی بر حذف کارت سوخت خودروهای تولید داخل صفر کیلومتر، حتی برای خودروهای اقتصادی که بخش قابلتوجهی از خریداران آن در دهکهای متوسط و پایین قرار دارند، نیز انتقادات جدی برانگیخته است و نیازمند بازنگری است.
واقعیت این است که برنامه اصلاح سبد سوخت، اگر با انضباط و منطق پیش برود، میتواند به کاهش واردات، افزایش امنیت انرژی و کاهش هزینههای دولت کمک کند. اما برای تحقق این اهداف، دولت باید مسیر سیاستهای تشویقی، پایدار و قابل پیشبینی را انتخاب کند؛ نه تصمیماتی که مردم را در آستانه انتخاب مهمی مانند گازسوز کردن خودرو، با ابهام و بیانگیزگی مواجه میکند.





