ارنست همینگوی یک نویسنده خاص و همه چیز تمام بود. همینگوی نویسنده، برنده جایزه نوبل ادبیات و جایزه پولیتزر، مشتزن، قهرمان جنگ، ماجراجو، علاقمند به نوشیدنیهای سنگین و البته عاشق گربهها بود. با این توصیفها، چطور همینگوی بخوانیم؟
او مردی پیچیده بود که ردپای خود را در دنیای ادبیات باقی گذاشت. نثر ساده و بدون پیچیدگی او و بیان نافذش، او را به یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم، و چه بسا تمام زمانها بدل کرد.
آثار همینگوی طی دهههای مختلف در قارههای مختلف نوشته شدهاند و ژانرهای مختلفی را در بر میگیرند؛ از داستانهای کوتاه و ناداستان گرفته تا رمانهای حماسی. همین نشان میدهد ما با چه نویسنده خاص و کمیابی طرف هستیم.
بسیاری از این آثار از تجربیات زندگی شخصی او و علاقهاش به ورزشهای سنتی مردانه مانند شکار بزرگ، ماهیگیری در اعماق دریا و گاوبازی الهام گرفتهاند. در ادامه، گلچینی از بهترین آثار او برای شروع معرفی شده است.
نسخه اول پیرمرد و دریا
برای شروع چه جایی بهتر از داستان کوتاهی که همینگوی با آن جایزه پولیتزر و نوبل را کسب کرد؟ «پیرمرد و دریا» که در سواحل کوبا روایت میشود، داستان یک ماهیگیر پیر است که قصد دارد بدشانسی طولانی مدتش را شکست بدهد. شاگرد وفادار ماهیگیر، یک ماهی غولپیکر و نبردی با عناصر بیرحم طبیعت؛ اینها تمام چیزی است که همینگوی نیاز دارد. این داستان چندلایه مملو از نمادگرایی است. پیرمرد و دریا در اصل تصویری خالص اما لطیف از دنیای متلاطم، خطرناک و از لحاظ جسمانی دشوار ماهیگیری ارائه میدهد. این اثر در ایران با ترجمه نجف دریابندری مشهور است.
نسخه محدود وداع با اسلحه
زمانی که فردریک هنری، یک ستوان آمریکایی، و کاترین بارکلی، پرستاری انگلیسی که به تازگی بیوه شده است، با مواجه میشوند، رابطهای آرام اما در نهایت پرشور میان آنها شکل میگیرد. این رابطه به طرز غیرقابلامتنایی با هرج و مرج، درد و فقدان عظیم جنگ جهانی اول گره خورده است. «وداع با اسلحه» که همزمان داستانی عاشقانه بزرگ و داستانی درباره جنگ بزرگی است. این کتاب پر از الهاماتی است که ریشه در تجربیات همینگوی بهعنوان راننده آمبولانس در جنگ دارد. همینگوی به عنوان یک داوطلب در ایتالیا حضور داشت و در سال ۱۹۱۸ عاشق یک پرستار صلیب سرخ شد.
خورشید همچنان میدرخشد (فیستا) (۱۹۲۶)
«خورشید همچنان میدرخشد» که با عنوان «عید» نیز شناخته میشود، نخستین رمان بزرگ همینگوی است. این کتاب داستان خبرنگاری به نام جیک بارنز، معشوقه آزادمنش او، لیدی برت اشلی، و دوستانشان را روایت میکند که از مهمانیهای پر زرق و برق پاریس دهه ۱۹۲۰ به سمت گاوبازیهای هیجانانگیز و آفتابگیر پامپلونا و مادرید میروند. این اثر که تصویری بدبینانه اما گاه خیرهکننده از نسل همینگوی ارائه میدهد، لذتگرایی، بیتفاوتی و سفرهای بیهدف نسل مهاجران آمریکایی در اروپا پس از جنگ جهانی اول را به تصویر میکشد.
زنگها برای که به صدا درمیآیند (۱۹۴۰)
نسخه اول زنگها برای که به صدا درمیآیند
رابرت جردن، سرباز داوطلب آمریکایی، مأموریت خطرناک تخریب یک پل استراتژیک در خطوط دشمن فاشیست در جریان جنگ داخلی اسپانیا را بر عهده دارد. او به همراه گروهی از چریکهای جمهوریخواه از میان کوههای سیرا عبور میکند. این رمان که از تجربیات همینگوی در زمان پوشش خبری جنگ داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۷ الهام گرفته، داستانی حماسی و صمیمی درباره یکی از فصول جذاب اما خونین تاریخ اسپانیاست.
مرگ در بعدازظهر (۱۹۳۲)
نسخه اول مرگ در بعدازظهر
علاوه بر رمانها و داستانهای کوتاه، آثار همینگوی شامل ناداستانهایی دقیق درباره سفرها و علایقش نیز میشود. «مرگ در بعدازظهر» یکی از برجستهترین آثار اوست؛ این کتاب، در عین حال که تحقیقی موشکافانه درباره دنیای پرشور و سرگیجهآور گاوبازی است، سفرنامهای شاعرانه است که تصویری خارقالعاده از فرهنگ و مناظر اسپانیا ارائه میدهد.
پاریس جشن بیکران (۱۹۶۴)
نسخه اول پاریس جشن بیکران
«پاریس جشن بیکران» خاطرات همینگوی از زمان زندگیاش در پاریس دهه ۱۹۲۰ است، زمانی که او نویسندهای تازهکار بود و با افراد بسیاری معاشرت میکرد. این کتاب نامهای عاشقانه به شهری است که به گفته او «برای تمام عمر همراه تو خواهد ماند.» این کتاب همچنین برخی از بهترین نوشتهها و حکایات همینگوی را شامل میشود که در آنها از نویسندگان بزرگی چون اسکات فیتزجرالد، گرترود استاین و ازرا پاوند یاد میشود.
برفهای کلیمانجارو (۱۹۳۶)
نسخه اول برفهای کلیمانجارو
بسیاری از داستانهای کوتاه «برفهای کلیمانجارو» داستانهای ماجراجویی در آفریقا، اروپا و آمریکا هستند. داستانهای این کتاب در عین حال تصویری از عشق، شدت احساسات و تراژدی ارائه میدهند: زوجی که در سافاری به دام افتادهاند؛ تأملات یک گاوباز مست شکستخورده؛ و کهنهسرباز آمریکایی جنگ جهانی اول که تلاش میکند خود را با زندگی پس از جنگ سازگار کند. این مجموعه همچنین اولین معرفی شخصیت نیک آدامز است، شخصیتی که در دو دوجین داستان کوتاه همینگوی حضور دارد و روایتهایی از بلوغ و تجربیات تازه او را دنبال میکنیم.
مردان بدون زنان (۱۹۲۷)
نسخه اول مردان بدون زنان
در این مجموعه داستان کوتاه، همینگوی دنیایی را به تصویر میکشد که تقریباً خالی از تأثیر زنان خالی است؛ جایی که شخصیتها نوعی مردانگی ناب را تجسم میکنند و زندگی میگذارند. هرچند بسیاری از داستانها و شخصیتها در حوزههای سنتی مردانه مانند گاوبازی، بوکس و دنیای زیرزمینی گانگسترها روایت میشوند، اما «مردان بدون زنان» به موضوعات عمیقتری نیز میپردازد. از جمله این موارد میتوان به عشق، خیانت، مرگ و روابط پرتنش میان جنسیتها اشاره کرد.
منبع: penguin